1-2-3-9- رابطه ی حیا و حجاب.. 30
فصل دوم. 31
پیشینه ی بحث.. 32
بخش اول. 33
2-1- حجاب و پوشش در اقوام و ملل غیر اسلام. 33
2-1-1- یونان و روم باستان. 33
2-1-2- ایران باستان. 35
2-1-2-1- دوره ی مادها 35
2-1-2-3- پارسی ها (هخامنشیان) 37
2-1-2-4- اشکانیان. 38
2-1-2-5- ساسانیان. 39
2-1-3- حجاب و پوشش در هند. 42
2-1-4- حجاب در بیزانس سده ی چهارم میلادی تا قرون میانه. 43
2-1-5- انگلستان عصر رنسانس… 43
2-1-6- حجاب در مغولستان. 44
2-1-7- حجاب در مصر و قاهره و مراکش… 44
2-1-8- حجاب در فرانسه. 44
بخش دوم. 44
2-2- پوشش و حجاب در ادیان غیر اسلام. 44
2-2-1- دین زرتشت.. 45
2-2-1-1- حجاب و پوشش در دین زرتشت.. 46
2-2-2- دین یهود. 49
2-2-2-1- حدود و کیفیت پوشش… 52
2-2-3- دین مسیحیت.. 53
بخش سوم. 56
2-3- پوشش در جاهلیت.. 56
2-3-1- واژه ی جاهلیت.. 56
2-3-2- معنای لغوی جاهلیت.. 57
2-3-3- معنای اصطلاحی «جاهلیت». 59
2-3-4- محدوده ی زمانی جاهلیت.. 61
2-3-5- جاهلیت از دیدگاه قرآن. 62
2-3-6- جاهلیت از دیدگاه نهج البلاغه. 66
2-3-6-1-جاهلیت پیش از زمان بعثت حضرت رسول (ص) 66
2-3-6-2-جاهلیت هم زمان با بعثت حضرت رسول (ص) 66
2-3-6-3-جاهلیت پس از دوران بعثت.. 69
2-3-1- آداب و رسوم مردمان جاهلی.. 70
2-3-1-1- نسب.. 70
2-3-1-2- بت پرستی.. 72
2-3-1-3-جنگ و خون ریزی ؛ 76
2-3-1-4-تفاخر. 78
2-3-1-5-فساد و فحشا 80
2-3-1-6-سواد. 82
2-3-1-7-ارث.. 82
2-3-2-جایگاه زن در جاهلیت.. 84
2-3-2-1- موقعیت زن در جاهلیت با توجه به آیات قرآن. 85
2-3-2-1-1-عادت ماهیانه. 86
2-3-2-2- کراهت از دختران و زنده به گورکردن آن ها 87
2-3-2-3-علل زنده به گور کردن. 88
2-3-3- ازدواج در جاهلیت.. 90
2-3-3-1- تعدد زوجات.. 91
2-3-3-2- انواع ازدواج در عصر جاهلیت.. 91
2-3-3-3-نکاح رهط یا مشارکت.. 91
2-3-3-4-نکاح بغایا 92
2-3-3-5-نکاح استبضاع. 93
2-3-3-6-نکاح شغار 93
2-3-3-7-نکاح مخادنه. 93
2-3-3-8-نکاح ضیزن یا مقت.. 94
2-3-3-9-نکاح ظعینه. 94
2-3-3-10-نکاح متعه. 94
https://urlscan.io/result/1fa8e1b3-72a2-41ec-bde1-4ddafc10a909/
2-3-4-طلاق در جامعه ی جاهلی.. 95
2-3-4-1- انواع طلاق. 95
2-3-4-2- حجاب و پوشش زنان در دوره ی جاهلیت.. 98
2-3-5-1- الف : دیدگاه پوشش زنان جاهلی.. 98
2-3-5-1-1- جنگ فجار ثانی.. 99
2-3-5-1-2- اشعار دوره ی جاهلی.. 99
2-3-5-2- دیدگاه عدم پوشش زنان جاهلی.. 100
2-3-5-2-1-آیه قرآن. 101
2-3-5-2-2- کنار گذاشتن پوشش در شرایط خاص… 102
2-3-5-2-3- ترس از اسارت.. 103
2-3-5-2-4-نظریه ی نسبی بودن پوشش در جاهلیت.. 104
2-3-5-3-1- درزمان عزاداری.. 105
2-3-5-3-2- ترس از اسارت.. 106
2-3-5-3-3- خودآرایی و خودنمایی زنان جاهلی.. 106
2-3-5-3-4- فقر. 107
بخش چهارم. 108
2-4- حجاب وپوشش دردوره ی معاصر. 108
گفتار دوم: سابقه عملیات انتحاری.. 34
گفتار سوم: علل و عوامل عملیات انتحاری.. 36
عوامل آیینی و مذهبی در انتحار. 37
نقد و بررسی دیدگاه ها در رابطه با علل و عوامل عملیات انتحاری.. 40
گفتار چهارم: اقسام عملیات انتحاری.. 44
نقد و بررسی دیدگاه ها در رابطه با اقسام عملیات انتحاری.. 52
تفاوت عملیات انتحاری مشروع با غیر مشروع. 72
مهمترین آثار و پیامدهای عملیات انتحاری مشروع. 74
بعضی از نمونه های عملیات انتحاری مشروع. 75
مهمترین پیامدها و آثار منفی عملیات انتحاری غیر مشروع. 75
فصل دوم
فصل دوم: موارد جواز عملیات انتحاری مشروع و ادّله قائلین به جواز آن. 77
گفتاراول: اصول و مبانی مشروعیت انتحاری مشروع. 78
مبنای اول: عملیات انتحاری مشروع از مصادیق جهاد در راه خدا 78
نکته اول: تقسیم جهاد به ابتدایی و دفاعی.. 78
نکته دوم: جهاد از دیدگاه فقها 80
الف- جهاد از دیدگاه فقهای شیعه. 80
ب. جهاد از دیدگاه فقهای عامه. 81
ادّله وجوب جهاد ابتدایی.. 82
الف. آیات… 82
ب. روایات… 83
ج. اجماع. 84
نکته سوم: شرط حضور امامa و اذن او در وجوب جهاد ابتدایی.. 85
مقتضای اصول لفظیه در جهاد ابتدایی.. 90
الف- بررسی آیات.. 90
ب- بررسی روایات.. 91
ادّله مشروعیت عملیات انتحاری از باب جهاد در راه خدا 96
الف-آیات.. 96
آیه اول: جهاد در راه خدا 96
روش استدلال به آیه برای مقصود. 97
نقد و بررسی.. 99
آیه دوم: اوج فدا کاری.. 101
روش استدلال به آیه برای مقصود. 103
نقد و بررسی.. 104
آیه سوم: ضرورت آمادگی نظامی.. 105
روش استدلال به آیه برای مقصود. 107
نقد و بررسی.. 109
آیه چهارم: جهاد با جان و مال. 110
روش استدلال به آیه برای مقصود. 110
ب- روایات… 111
روایت اول: موثقه سکونی از امام صادقa.. 111
روش استدلال به روایت برای مقصود. 112
نقد و بررسی.. 112
روایت دوم: صحیحه ابوبصیر از امام صادقa.. 112
روش استدلال به روایت برای مقصود. 113
نقدو بررسی.. 113
روایت سوّم: موثقه عثمان بن عیسی از امام باقرa.. 113
مبنای دوم: عملیات انتحاری مشروع مصداق دفاع. 114
الف- دفاع از دیدگاه فقهای شیعه. 115
ب- دفاع از دیدگاه فقهای عامه. 115
ادّله مشروعیت دفاع. 118
الف-آیات.. 118
ب. روایات.. 121
ج. فطری بودن دفاع. 122
د. عقلانی بودن دفاع. 123
اهمیت دفاع از دین.. 124
مبنای سوم، ضرورت و اضطرار. 126
ادله قائلین به جواز عملیات انتحاری مشروع در حالت اضطرار. 128
https://urlscan.io/result/290d64ac-428b-4c19-ab8a-918bf0a609c1/
الف- آیات.. 128
ب. روایات.. 130
ج- عقل.. 131
تترس در اصطلاح فقها 132
الف- دیدگاه فقهای شیعه. 132
ب- دیدگاه فقهای عامه. 133
کیفیت استدلال برای جواز عملیات انتحاری مشروع. 136
نقد و بررسی ادله ضرورت و اضطرار. 140
گفتار دوم:ادله دیگر برای مشروعیت عملیات انتحاری مشروع. 145
الف. استدلال به سیره معصومینf. 145
روش استدلال به سیره معصومینf.. 148
نقد و بررسی دلیل سیره 149
ب- استناد به سیره متشرعه. 150
دیدگاههای موجود در مسأله 85
بررسی آراء مهم 86
برسی نظریه دلالت نهی بر فساد چه در عبادات و چه در معاملات 86
بررسی دیدگاه دلالت نهی بر صحت 92
بررسی دیدگاه مفسد بودن نهی در عبادات مطلقاً و عدم آن در معاملات مطلقاً 102
بررسی دیدگاه مفسد بودن نهی در عبادات و تفصیل در معاملات 103
الف) تعلق نهی به سبب معامله 104
ب) تعلق نهی به مسبب 106
ج) نهی از تسبب 112
د) نهی از آثار معامله 113
بررسی ادله نقلی 115
بررسی نهی تنزیهی، غیری و تشریعی 121
نهی تنزیهی 121
نهی غیری 122
نهی تشریعی 122
نتیجه گیری 123
فصل چهارم: تأثیر نهی بر معامله از دیدگاه اهل سنت
انواع متعلق نهی 126
نهی تنزیهی و کراهتی 127
دیدگاههای علمای اهل سنت نسبت به آراء در مسأله 129
ادله آراء مختلف 144
ادله مقتضی فساد بودن نهی 144
1- ادله نقلی 144
2- اجماع 149
3- ادله عقلی 150
منشأ اقتضاء بودن لغت، شرع یا عقل 154
ادله مقتضی فساد نبودن نهی 156
دلیل دال بر صحت بودن نهی 158
دلیل مقتضی فساد بودن نهی در عبادات و عدم اقتضاء در معاملات 159
مناقشه با حنفیها 160
اشتراکات مباحث علمای امامیه و اهل سنت در مسأله 163
تفاوتهای مباحث علمای امامیه و اهل سنت در مسأله 163
نتیجه گیری 164
فهرست منابع 165
یکی از مباحث مطرح شده در علم اصول مسأله تعلق نهی به معامله میباشد. تعلق نهی به عبادت تأثیر لازم را در آن گذاشته و موجب فساد عبادت میگردد، به همین صورت نهی در معامله نیز تأثیر گذار خواهد بود. مسأله مورد نظر این است که این تأثیر چه خواهد بود ؟ از طرفی اصولیان اهل سنت نیز تأثیر نهی در معامله را مورد بررسی قرار دادهاند از این رو باید این مسأله مطرح شود که تأثیر نهی در معامله عند الفریقین چیست؟
از آنجایی که این بحث از مباحث اصول است، قدمتی به درازی علم اصول دارد که به نظر برخی از عصر صادقین علیهما السلام و اصحاب ایشان آغاز شده، و یا توسط شافعی که به گمان برخی از عامه مؤسس علم اصول شمرده شده به این بحث اشاره شده است. همچنین این مطلب باب مستقلی در کتب اصولی علمای قدیم شیعه به خود اختصاص داده است، اما در مورد ضرورت انجام این بحث قابل ذکر است که عمده مباحث مطرح شده در این زمینه چه در میان شیعیان و چه در میان اهل تسنن به صورت درون مذهبی و تک بعدی انجام گرفته و ثانیا مطالب، به صورت کلی و عمدتاً به تأثیر نهی در عبادت اختصاص پیدا کرده است. لذا به منظور بررسی بیشتر و دقیقتر موضوع در مورد نهی در معامله به صورت اختصاصی و همچنین تقریب هر چه بیشتر دیدگاههای شیعه و اهل سنت به نظر میرسد بررسی مقارنهای موضوع تأثیر نهی در معامله ضرورت مییابد.
هدف از تحقیق مورد نظر، بررسی هر چه بیشتر تأثیر نهی بر معامله به صورت جزئی است. زیرا هر چه در این مورد نگاشته شده عمدتاً به صورت کلی، هم در عبادات و هم در معاملات مورد بحث قرار گرفته است. از طرفی دیگر فقط به صورت درون مذهبی و تک بعدی به آن شده پرداخته شده است. این تحقیق برآن است که به این موضوع به صورت جزئی و دقیقتر و به عبارت دیگر با تمرکز بر معاملات و همچنین به صورت مقارنهای بپردازد.
این تحقیق به صورت توصیفی تحقیقی می باشد
مباحث مورد نظر محدوده زمانی و مکانی خاصی ندارد و از نظر موضوع نیز، در قلمرو مباحث اصولی، فقهی، حقوقی، قرآنی و تفسیری قرار میگیرد، اما این نوشتار بر آن است که از نظر اصولی مطالب مورد نظر را بررسی کند.
نهی از ماده (ن ه ی) به معنی خلاف امر، زجر، باز داشتن از چیزی و حرام آمده است.
https://urlscan.io/result/6411c8d5-14e5-49c4-91a3-885bc5eb9b4f/
العین در این مورد می آورد: النَّهْیُ: خلاف الأمر، تقول: نَهَیْتُهُ عنه[1]
مفردات الفاظ القرآن آورده است: النَّهْیُ: الزّجر عن الشیء. قال تعالی:
أَرَأَیْتَ الَّذِی یَنْهی* عَبْداً إِذا صَلَّی [العلق/ 9- 10] و هو من حیث المعنی لا فرق بین أن یکون بالقول أو بغیره، و ما کان بالقول فلا فرق بین أن یکون بلفظه افعل نحو: اجتنب کذا، أو بلفظه لا تفعل. و من حیث اللفظ هو قولهم: لا تفعل کذا،[2]
المصباح المنیر نیز در این زمینه می نویسد: (نَهَی) اللّهُ تَعَالَی أَی حَرَّم [3]
کتاب التحقیق فی کلمات القرآن الکریم با جمع بندی معانی مطرح شده می نویسد:
و التحقیق أنّ الأصل الواحد فی المادّه: هو طلب ترک شیء و هذا یقابله الأمر و هو طلب الفعل. و الطلب فعلا أو ترکا أعمّ من أن یکون بقول أو بعمل أو بالتکوین.[4]
نهی در اصطلاح اصولیون قدیم امامیه به معنی طلب ترک عالی از دانی و اصولیون متأخر به معنی زجر و بازداشتن می باشد. در ادامه به تعدادی از این موارد از کتب اصطلاحی اشاره می شود:
النهی: و هو عباره عن طلب العالی من الدانی ترک الفعل، او هو عباره عن زجر العالی للدانی عن الفعل و ردعه عنه.[5]
نهیطلب الکفّ عن الفعل من موقف استعلاء، من قبیل خطاب: (لا تشرب الخمر) الصادر من المولی
[1]- فراهیدى، خلیل بن أحمد، کتاب العین، نشر هجرت، قم، 1409 ق، چاپ: دوم ، ج4 ص 93
[2]- راغب أصفهانى، حسین بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، دار القلم- الدار الشامیه، بیروت- دمشق، 1412 ق، چاپ: اول، ص 826
[3]- فیومى، أحمد بن محمد، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، موسسه دار الهجره، قم، 1414 ق، چاپ: دوم، ص 629
[4]- مصطفوى، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران ،1368 ش، چاپ: اول، ج12، ص: 292
[5]- حسینى، محمد، معجم المصطلحات الأصولیه – بیروت، چاپ: اول، 1415 ق، ص166
3-3-3- معبد رومه در ایتالیا 44
3-3-4- کلیسای لورد در فرانسه (loord) 45
3-3-5- کینسه فاطیما در پرتقال 45
3-3-6- حج دیگر اماکن مقدس 46
فصل چهارم: تطور تاریخی حج از منظر اسلام
4- تطور تاریخی حج از منظر اسلام 48
4-1- تاریخچه حج 49
4-1-1- پیش از بعثت حضرت ابراهیم (ع) 49
4-1-2- حج در دوران حضرت ابراهیم (ع) 51
4-1-3 بعد از ابراهیم تا ظهور اسلام 52
4-1-4- حج در دوران جاهلیت 53
4-2- حج از زمان ظهور اسلام تاکنون 57
4-2-1- حج در زمان پیامبرخدا(صلی الله علیه وآله) 57
4-2-2- حج در زمان امامان معصوم(علیهم السلام) 59
4-2-3- حج در عصر کنونی 59
فصل پنجم: تغییرات حکمی مربوط به اوضاع و احوال حج
5- تغییرات حکمی مربوط به اوضاع و احوال حج 62
5-1- رمی جمرات 62
5-1-1- معنا و مفهوم جمره 63
5-1-2- راز و رمزهای حج در رمی جمره 67
5-1-3- جمرات سه گانه 68
5-1-4- سابقه تاریخی رمی جمرات 68
5-1-5- رمی جمره در مراسم حج زمان جاهلیت 70
5-1-6- وضع جمره در گذشته 72
5-1-7- جمره در کتب فقها 73
5-1-8- تاریخچه ستونهای رمی جمره 74
5-1-9- نظریه اصابت به نشانهها 77
5-2- میقات 80
5-2-1- دیدگاه فقهای امامیه 80
5-2-2- وجوب آشنایی با میقات 82
5-2-3- میقات مکانی و میقات زمانی 83
5-2-4- شمار میقاتهای مکانی از نگاه احادیث 84
5-2-5- شمار مواقیت از نگاه فقها 87
5-3- استطاعت 89
5-3-1- استطاعت در لغت 91
5-3-2- اقسام استطاعت 92
5-3-3- استطاعت در قرآن 92
5-3-4- دیدگاه فقهای امامیه 93
5-3-5- بررسی اختلاف نظر فقها 96
5-4- سایر تغییرات حکمی 103
5-4-1- محدود بودن مواقف 103
5-4-2- فزونی جمعیت 104
5-4- 3- دگرگونی و پیشرفت وسائل نقلیه 105
5-4-4- تقیه مداراتی 106
5-4-5- انعطافپذیری 108
5-4- استفتائات جدید در خصوص حج 109
نتیجه گیری 114
پیشنهادات 119
منابع 120
تاریخشناسی فقه حج
به وسیلهی:
حیدر دریایی
در فقه اسلامی، انجامِ عملِ حج برای هر مسلمان ـ که توان مالی و جِسمی انجام آن را داشته باشد ـ یک بار در عمر واجب است. گفتنی است در اعمال حج، هیچ تفاوتی میان مذاهب اسلامی وجود ندارد و به جز در برخی از احکام فرعی، تمام مذاهب اسلامی به طور مشترک و در زمان تعیین شده، این اعمال را برگزار میکنند. به همین دلیل، انجام این فریضه برای ایرانیان نیز که از همان قرون نخست ظهور اسلام، آن را پذیرفتند، امری رایج بوده و انجام این سفر در فرهنگ دینی آنان، به طور طبیعی نهادینه شده است. هدف از انجام این پایان نامه بررسی سیر تاریخی و تطور برخی از احکام فقهی حج میباشد.
این تحقیق که یک تحقیق توصیفی است با استفاده از منابع کتابخانهای انجام گرفته است. مطالب مورد نیاز با استفاده از کتابخانه، کتابخانه دیجیتال، نمایه نشریات، مقالات مرتبط و فضای مجازی وب به دست آمده است.
در پایان نامه حاضر ابتدا کلیات را مورد توجه قرار دادیم که شامل بیان مسأله، اهداف، فرضیات، روش کار و در فصل دوم مفهوم شناسی،بررسی حج و اعمال آن از منظر آموزههای اسلامی- قرآن و روایات پرداخته ایم. در فصل سوم حج را از منظر تاریخی (دوران جاهلیت، دوران یهود و دوران مسیحیت) مورد واکاوی قرار دادیم. در فصل چهارم به بررسی تطور تاریخی حج از منظر قرآن کریم پرداخته و نهایتا در فصل پنجم تغییرات حکمی مربوط به اوضاع و احوال حج را بررسی نمودیم.
در مجموع اگرچه سالها است که مسلمانان به انجام عمل عبادی حج میپردازند، اما در این مدت هیچ گاه اعمال عبادی آن دستخوش تحریف نگردیده و حتی پربار تر و قوی تر از
https://urlscan.io/result/62fef852-0320-4980-b536-6fe54356ef6a/
همیشه انجام میگردد.
واژه های کلیدی: تاریخ شناسی فقه حج، تطوّر احکام حج، تغییر احکام حج.
بر اساس روایات اسلامی، قدمت آیین حج به پیش از خلقت آدم باز میگردد و نخستین حجگزاران فرشتگان بودند که در آسمان چهارم بر گرد بیت المعمور به طواف و عبادت میپرداختند. این مناسک پس از خلقت آدم به زمین نیز انتقال یافت و وی به فرمان خدا، مأمور بنای کعبه و برگزاری مراسم حج گردید.
در این خصوص، عبارت قرآنیِ «اَوَّلَ بَیتٍ» (نخستین خانه) که در توصیف کعبه به کار رفته است، چه بسا ناظر به بنای کعبه توسط حضرت آدم باشد. سنّت حجگزاری در میان اخلاف حضرت آدم (ملقب به ابوالحجاج تداوم یافت و پیامبران به برگزاری آن اهتمام ویژهای داشته و بسیاری از آنان در جوار کعبه به خاک سپرده شدهاند.
گفته شده است که کعبه در طوفان نوح ناپدید و به تدریج آیینهای حج به فراموشی سپرده شد.
این وضع تا زمانی که حضرت ابراهیم مأمور بازسازی کعبه و احیای آیین حج گردید ادامه یافت. گفتهاند که پس از اتمام بنای کعبه، جبرئیل مناسک حج را یک به یک به او آموخت. آنگاه ابراهیم بر مکان مرتفعی (به روایتی کوه ثَبیر و به روایتی جایی که بعدها به مقام ابراهیم معروف شد) ایستاد و با صدای بلند، مردمان را به حجگزاری فرا خواند. سپس خود، پسرش اسماعیل و گروهی از جُرهُم، به عنوان پیشگامان، حج به جای آوردند. از آن پس، حج به عنوان سنّتی مقدّس و با آدابی چون مُحرِم شدن، طواف، سعی، وقوف در عرفه، مَشعَر، مِنا و مزدلفه، قربانی، تهلیل، تلبیه و رَمْیِ جمره، تداوم یافت و مناصبی چون کلیدداری، پردهداری و خدمتگزاری کعبه نیز پدید آمد.
بنابراین با توجه به سیر تاریخی خانه کعبه به مرور در برخی از احکام آن نیز تغییراتی صورت گرفته است که هدف از نگارش این پایان نامه نیز بررسی این تغییرات (تطور تاریخی) میباشد.
از آنجا که تا کنون در این خصوص پایان نامه و یا کتابی مستقل صورت نگرفته است لذا محقق بر آن شد تا به بررسی تطور تاریخی فقه حج بپردازد.
انجام این تحقیق میتواند حج گزاران را با فلسفه و تاریخچه احکام حج آشنا سازد و آنان را در انجام هرچه بهتر احکام حج یاری رساند.
گفتار دوم: نبایدها در تشویق موثر …………………………………………………………………………. 68
مبحث سوم: روشها و انواع مختلف تشویق …………………………………………………………… 73
گفتار اول: تشویق کلامی ……………………………………………………………………………………. 73
گفتار دوم: تشویق غیر کلامی ……………………………………………………………………………… 75
مبحث چهارم: مسائل مربوط به تشویق موثر ………………………………………………………… 84
گفتار اول: شیوه های راه گشا در تشویق ……………………………………………………………… 84
گفتار دوم: تشویق فرزندان ……………………………………………………………………………… .. 85
مبحث پنجم: تشویق وآثار آن ………………………………………………………………………………. 88
گفتار اول: تشویق یک نیاز طبیعی ………………………………………………………………………. .88
گفتار دوم: اثرات تشویق ………………………………………………………………………………… .90
فصل چهارم:
اصول و شرایط تنبیه
مبحث اول: دیدگاه های مختلف دربارهی تنبیه ……………………………………………………. . .97
گفتار اول:دیدگاه قرآن دربارهی تنبیه……………………………………………………………… 97
گفتار دوم: تنبیه از منظر عقل …………………………………………………………………………… 99
گفتار سوم: تنبیه از منظر روایات ……………………………………………………………………… 100
گفتار چهارم: نظر فقهای امامیه دربارهی تنبیه …………………………………………………….. 102
گفتار پنجم: نظر فقهای عامه دربارهی تنبیه ………………………………………………………… 103
مبحث دوم: انواع تنبیه در نظام تربیتی اسلام ……………………………………………………… 105
گفتار اول: تنبیه غیربدنی ………………………………………………………………………………… 105
گفتار دوم: تنبیه بدنی ……………………………………………………………………………………. .116
مبحث سوم: بررسی تنبیه کودک از منظر فقه و حقوق (انواع کیفر کودکان در فقه و حقوق) 118
گفتار اول: حد و تعزیر …………………………………………………………………………………… 118
گفتار دوم: زنای کودک ……………………………………………………………………………………122
گفتار سوم: لواط کودک ………………………………………………………………………………….. 123
گفتار چهارم: قذف کودک ……………………………………………………………………………… 125
گفتار پنجم: سرقت کودک …………………………………………………………………………….. 127
گفتار ششم: قتل و قصاص کودک …………………………………………………………………… 128
گفتار هفتم: دیات ……………………………………………………………………………………….. 132
مبحث چهارم: بررسی پدیدهی تنبیه از منظر اسلام و روان شناسی ………………………. 134
گفتار اول: معایب تنبیه ……………………………………………………………………………….. 136
گفتار دوم: باید ها و نبایدها در تنبیه مؤثر ………………………………………………………. 142
گفتار سوم: روش اهل بیت در تنبیه …………………………………………………………….. 146
مبحث پنجم: آثار مثبت و منفی تنبیه ………………………………………………………………… 150
گفتار اول: آثار مثبت تنبیه ………………………………………………………………………….. .150
جمع بندی و نتیجه گیری ……………………………………………………………………………. 160
منابع و مآخذ ……………………………………………………………………………………………… 163
چکیده انگلیسی ……………………………………………………………………………………………169
چکیده:
از اصول مهم و درخور توجهی که در آیات و روایات فراوانی به اهمیت و چگونگی انجام آن پرداخته شده، مسالهی تشویق و تنبیه است.
تشویق فرآیند پاداشدهی است به رفتار فرد، یعنی برانگیختن شوق و علاقهی مجدد او به انجام همان رفتار.تنبیه، نیز عاملی است برای جلوگیری از کارهای ناپسند و زشت.
این پژوهش، با بررسی آیات و روایات، تحلیل فقهی و حقوقی، دیدگاه صاحب نظران تعلیم و تربیت و روان شناسان تربیتی تحلیل جامعی از کاربرد تشویق و تنبیه، شیوههای بکارگیری و سطح کاربرد هر کدام از آنها ارائه میدهد.
روش مورد استفاده در این پژوهش، استفاده از منابع مهم و مستند کتابخانهای به صورت مطالعه و استخراج فیش و بررسیهای استنباطی در قالب توصیفی است.
انسان برای رسیدن به قلههای رفیع جایگاه و منزلت انسانی خویش نیاز به تربیت و تعلیم دارد. از آنجاکه هر چه به پیش میرویم، نیاز به تکامل بیشتری داریم، نیاز به تربیت خود را نمایانتر و آشکارتر میسازد. از ملزومات همیشگی یک تربیت صحیح، تشویق و تنبیه است که در پیشبرد اهداف آن نقش موثری را ایفا میکند.
نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان میدهد که اصل تشویق و تنبیه مورد توجه همیشگی آیات قرآن کریم و روایات معصومین (علیهم السلام)، نظرات روان شناسان و اندیشمندان حوزهی تعلیم و تربیت است و احکام فقهی نیز اهمیت آن را آشکار میسازد. تشویق و تنبیه برای رسیدن به اهداف تربیتی لازم و ضروری است، اما هر کدام از آنها باید متناسب با سن، زمان و مکان، شدت اثر در فرد و … باشد. در بکارگیری تنبیه، لازم است قبل از هر چیز احکام فقهی مربوط به آن مطالعه، و حدود و مسائل مربوط به آن را رعایت نمود. به صراحت میتوان گفت که بهترین تشویق، تشویق لفظی در جمع و بهترین تنبیه قهر کردن ـ البته نه برای مدت طولانی ـ است.
کلیدواژه: تربیت، تشویق و تنبیه، حکم فقهی، آثار تربیتی و اخلاقی.
مقدمه
انسان موجودی است که در برخی از خصوصیات با سایر موجودات دارای اشتراکاتی است. اما انسان از امتیازاتی برخوردار است که او را از آن ها متمایز می کند.در تفکرات و بینشهای غربی انسان، ماشینی پیچیده است و به صورت یک حیوان تکامل یافته تصور میشود. اما از منظر اسلام که دینی کامل است و نگاهی عمیق به همهی امور دارد، انسان را موجودی میداند که روح خدا در او دمیده شده و استعدادهای رسیدن به کمال درون او وجود دارد. استعدادهایی که در اثر تعلیم و تربیت صحیح، شکوفا شده یا در اثر رها شدن و تربیت ناصحیح به تباهی کشیده میشود؛ چون انسان آفریده شده تا به کمال برسد. لذا تربیت از اهمیت و جایگاه ویژهای برخوردار است. بنابراین باید راه تربیت صحیح، انسان را شناخت تا در اثر آن از انحرافات باز داشته شود و به نهایت کمال انسانی برسد. در تعلیم و تربیت، مربی میتواند از دو سلاح موثر استفاده کند؛ تشویق و تنبیه.
این پژوهش بر آن است تا به این دو اصل مهم در تعلیم و تربیت یعنی تشویق و تنبیه بپردازد. تقریباً همه با اصطلاح تشویق آشنایی دارند. تشویق فرآیند پاداشدهی است به رفتار فرد، یعنی برانگیختن شوق و علاقهی مجدد او به انجام همان رفتار. ساختار روانی و عاطفی انسان به گونهای است که اگر مورد تأیید و تشویق و دریافت پاداش قرار گیرد، خشنود میشود و انگیزهی فعالیت بیشتری پیدا میکند. طبیعت انسانها به گونهای است که از تشویق لذت برده و هنگامی که در انجام امور مورد تشویق قرار میگیرند، معمولاً در صدد بر میآیند تا آن امور را بهتر انجام دهند. از این رو تشویق، در اصلاح یا تثبیت رفتار بسیار مؤثر است و کارشناسان تربیتی بر استفاده از این روش در تربیت افراد تأکید فراوان دارند.
تنبیه، نیز عاملی است برای جلوگیری از کارهای ناپسند و زشت. تنبیه در اصل مجازاتی است (از قبیل سرزنش، محرومیت، جریمه، کتک و…) در مورد شخص خاطی تا او را آگاه کرده و از خطا کند و در نهایت او را به راستی و راه صواب سوق دهد؛ لذا بیشتر جنبهی تذکر و اصلاح دارد و انسان را از عمل خلاف و مسیر اشتباه باز میدارد. مکانیزم تنبیه به این صورت است که چون انسان به گونهای طبیعی از ضرر و اموری که برای نفس او ناخوشایند است، رویگردان می باشد. لذا انگیزهی دفع ضرر تنبیه، در درون او مانعی برای ارتکاب پارهای از اعمال میشود. روی همین اصل در اجتماعات مختلف بشری از آغاز تا کنون، اصل تنبیه معمول بوده است. تنبیه بدنی به قصد تربیت و اصلاح نسلها و باز داری ایشان از لغزش و خطا، از بدو پیدایش جوامع و در دورههای مختلف به صور گوناگون خود را متجلی ساخته است. امروزه قوانین جزائی، در کشورهای مختلف، عاملی بازدارنده از مصادیق تنبیه تلقی میشوند.
https://www.goodreads.com/questions/258140/answers/1056625-http-21dl-ir-http
در تربیت اسلامی نیز اصل تشویق و تنبیه به عنوان امری مسلم، شناخته و پذیرفته شده است و در تربیت اسلامی جایگاه ویژه و مهمی را داراست. در مکتب تربیتی اسلام نمونههای مختلف تشویق و تنبیه به چشم میخورد که نمایانگر ضرورت تشویق و تنبیه است. در حقیقت روش تشویق و تنبیه در مدیریت اسلامی از پیامبران و برگزیدگان الهی اقتباس شده است. آنها هم بشارت میدادند و هم میترساندند. تشویق و تنبیه در اسلام جنبهی تربیتی دارد؛ یعنی برای تربیت بهتر نیروهای انسانی و افزایش کیفیت و کارایی، تشویق یا تنبیه بکار میرود.
حال با توجه به اهمیت موضوع تشویق و تنبیه در تعلیم و تربیت، باید به این مساله پی برد که احکام فقهی و حقوقی در این زمینه چه مطالبی را مطرح میکنند. در روایت و احادیث معصومین چه نکاتی در این باره مطرح گردیده و روان شناسان چگونه به این مقوله نگاه کرده و چه نظراتی دارند. بایدها و نبایدهای یک تشویق یا تنبیه موثر چیست و چه آثاری را به دنبال خواهند داشت.
از آنجا که دین در زندگی نقش اساسی دارد و احکام شرع برایمان مهم است، نقش نظرات دینی و عالمان و حکم شرعی انجام تشویق یا تنبیه نیز نقش اساسی پیدا میکند. این پایان نامه، جایگاه تشویق و تنبیه در اسلام و نگاه فقهی به آن نظرات معصومین علیهم السلام و دیدگاه روانشناسان را مورد واکاوی قرار داده و به بحث و بررسی آن پرداخته است.
اهمیت و ضرورت موضوع
اهمیت و ضرورت تربیت در زندگی انسان ها بر کسی پوشیده نیست. انسان ها برای رسیدن به کمال و کشف تواناییها و جوهرهی درونی خویش، نیاز به تربیت دارند.
هنگامی که آدمی پا به جهان هستی میگذارد، چشم، گوش و دهان دارد اما چیزی را درک نمیکند و اگر در سایه سار تربیت الهی قرار گیرد، دریچههای تفکر، تعقل، اندیشه، بصیرت و … بر او گشوده میشود و او را به کمال انسانی میرساند.
تربیت یعنی فراهم کردن زمینهی رشد استعدادها و فضایل انسانی.[1] رسیدن به کمال انسانی بدون تربیت صحیح امکانپذیر نیست. در صورت تربیت ناصحیح، استعدادهای انسان هدر میرود، در مسیری شیطانی قرار میگیرد و از حیوانات پستتر میشود.
تربیت، جزء جداناپذیر و اساسی زندگی انسانی است و تشویق و تنبیه، ابزارهای تاثیرگذار و اصلی آناند. لذا با توجه به اهمیت تربیت در آیین انسانساز اسلام، بررسی مسألهی تأثیر تشویق و تنبیه در تربیت دینی از منظر قرآن کریم و روایات، امری ضروری و لازم به حساب میآید. پس باید با وقوف کامل بر شیوههای صحیح تشویق و تنبیه و شرایط تأثیرپذیری آن، به این امر مبادرت ورزید تا برای به دست آوردن توفیقات بیشتر امیدوار بود.
خداوند سرمایه ی اولیه ی تربیت را در وجود آدمی به امانت سپرده و فطرت او را در مسیر یکتاپرستی قرار داده است. «فِطرََهاللهِ الَّتی فَطَرَ النّاسَ عَلَیها»[2].
« خداوند مردم را بر اساس فطرت خدایی آفریده است ».
پیامبران الهی را برای تربیت بشر فرستاده تا در مسیر زندگی دچار آسیب ها نشوند و در مسیر فطرت الهی خویش گام بردارند و در مسیر هدایت و تربیت الهی نفس خویش را متعالی کرده و انسانی والا و