۲-۸-۴-۵- اقدام. ۷۲
۲-۸-۵- لوتانز. ۷۲
۲-۸-۶- سازمان یادگیرنده از دیدگاه مورگان. ۷۴
۲-۹- چارچوب نظری پژوهش. ۷۵
۲-۱۰- پیشینه پژوهش: ۷۷
فصل سوم:روش شناسی تحقیق ۸۰
مقدمه: ۸۱
سوال پژوهش. ۸۱
روش پژوهش. ۸۱
منابع جمع آوری اطلاعات ۸۲
منابع ثانویه. ۸۲
جامعه آماری ۸۳
روایی و پایایی پژوهش: ۸۳
روش تجزیه و تحلیل دادهها ۸۵
فصل چهارم:تجزیه و تحلیل داده ها. ۸۷
۴-۱- مقدمه. ۸۸
۴-۲- ویژگیهای جمعیت شناختی پاسخدهندگان ۸۸
۴-۳- آماره های استنباطی: ۹۲
۴-۳-۱- آزمون قابلیت اعتماد پرسشنامه مورد استفاده در تحقیق ۹۲
۴-۳-۲- آزمون یک نمونه ای کولموگروف اسمیرنوف ۹۳
۴-۳-۳- آزمون فرضیات: ۹۴
فرضیه اول: ۹۴
فرضیه دوم: ۹۵
فرضیه سوم: ۹۶
فرضیه چهارم: ۹۸
فرضیه پنجم: ۹۹
فرضیه ششم: ۱۰۰
فرضیه اصلی: ۱۰۱
فصل پنجم:نتیجه گیری و پیشنهادها. ۱۰۴
۵-۱ مقدمه. ۱۰۵
۵-۲- مروری مختصر بر هدف، مسئله و چگونگی کار. ۱۰۵
۵-۳ نتایج حاصل از فرضیات. ۱۰۶
۵-۴- نتیجه گیری ۱۰۸
فرضیه اصلی ۱۰۸
فرضیات فرعی ۱۰۸
۵-۵- محدودیت های پژوهش. ۱۰۸
۵-۶- پیشنهادها ۱۰۹
منابع م ماخذ: ۱۱۱
مقدمه:
با توسعه دانش، فناوری و گسترش حیطه های کسب و کار بنگاه های اقتصادی گسترش یافته و به محیطی رقابتی و پر از چالش تبدیل گردیده است و در این اثناء، پاردایمهای جدیدی ظاهر شده که بقاء را برای بسیاری از بنگاه ها، شرکت ها و سازمان ها دشوار ساخته اند. در چنین محیطی طبیعی است که امتیازهای رقابتی در جریان یادگیری و آموزش در سطح کارکنان سازمان مطرح شود. به عبارتی، محوریت پارادایم های جدید یادگیری است. بنابراین، سازمان هایی موفقتر هستند که بهتر و زودتر از رقبا یاد بگیرند و این یادگیری را در فرایندهای کاری خود نشان دهند(علوی، ۱۳۸۵).
امروز دیگر سازمانهای بزرگ و پیچیدهای که دهههای قبل بوجود آمده بودند کار ساز نیستند و حکم دایناسورهایی را دارند که توان تطبیق خود با محیط را نداشتند و محکوم به فنا شدند. سازمانهای بزرگ با ساختارهای سنتی توان و انعطاف لازم جهت همسویی با تغییرات محیط پیرامون به ویژه با توجه به مسایل جهانی شدن را ندارند و برای بقای خود ناچارند یا تغییر ساختار دهند یا خود را به ابزارهایی مجهز کنند تا توان مقابله با تغییرات جهانی را به دست آورند. یکی از مهمترین این ابزارها، ایجاد سازمان یادگیرنده و نهادینه کردن یادگیری سازمان است.(خلیلی عراقی، ۱۳۸۲)
موفقترین سازمانها، چنانچه دچار فقر یادگیری شوند، اگرچه به حیات خود ادامه می دهند، اما هرگز تمامی قابلیتهای خود را به فعلیت در نمیآورند. یعنی یادگیری سازمانی برای سازمانها کلید اصلی دستیابی به پایداری محسوب شده و تنها مزیت پایدار آنها به حساب میآید.(لشکر بلوکی،۱۳۸۲).
یادگیری سازمانی ، شامل یادگیری فردی و گروهی است که تغییری در تفکر سازمان برای یادگیری ایجاد میکنند. و در این جهت سازمانها قابلیت تفکر منتقدانه و خلاق را توسعه میدهند و خود را با تغییرات محیطی همسو، و نسبت به تغییرات محیطی در سریعترین زمان ممکن پاسخ مناسب میدهند، در این زمینه همیشه از رقبا یک گام جلوتر هستند. و در نهایت سازمانی به عنوان سازمان یادگیرنده بوجود میآورند.
مطلب دیگر :
این پژوهش شامل پنج فصل به شرح زیر میباشد.
فصل اول- کلیات پژوهش: مقدمه و سازماندهی، بیان مسأله ،هدف پژوهش، ضرورت و اهمیت پژوهش ، سؤالهای پژوهش، متغیرهای پژوهش ، واژگان تخصصی ، قلمرو پژوهش.
فصل دوم- شامل پیشینه پژوهش، نظریات مختلف درباره یادگیری سازمانی ، راهکارهای ارتقاء آن و سازمانهای یادگیرنده و چارچوب مفهومی پژوهش.
فصل سوم- شامل روش پژوهش، روش های آماری و نحوه جمع آوری اطلاعات است
فصل چهارم- شامل یافتهها و تجزیه و تحلیل آنهاست.
فصل پنجم- شامل نتیجهگیری و پیشنهادات است.
بیان مسأله:
در یک دنیای نامطمئن ، جایی که همه ما به یقین میدانیم که هیچ چیز مطمئن نیست، ما به سازمانهایی نیازداریم که به طور مستمر خودشان را از نو بسازند، خود را از نو کشف کنند و به خودشان مجدداً نیرو بخشند اینها سازمانهای یادگیرندهاند ، یعنی سازمانهایی که عادت به یادگیری دارند. بدون این عادت یادگیری، آنها تصویرآینده را به خواب هم نخواهند دید، چه رسد به آنکه امیدی به اداره کردن این تصویر ایدهال داشته باشند.(هندی، ۱۳۷۸)
بیش از نیمی از جمعیت ما جوان و آماده کار است که تعداد زیادی مشغول به تحصیل یا فارغالتحصیل از دانشگاه ها میباشند و برخی از آنان از بهترین دانشگاه های دنیا فارغالتحصیل شدهاند و به ازاء هر صد هزار نفر، ۲۰۰۰ دانشجو داریم و یک سوم جمعیت مشغول به تحصیل قبل از دانشگاه میباشند.
در طی ۲۰ سال گذشته ۲۵۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری بر روی صنایع مدرن و مدرنیته کردن صنایع صورت گرفته است. این در حالی است که مساحت ایران ۰۰۰/۶۴۸/۱ کیلومتر مربع و تراکم جمعیت ۳۶ نفر در هر کیلومتر میباشد. علاوه بر این ۹/۸ درصد ذخایر نفتی و ۲۰% منابع گاز دنیا در اختیار کشور ماست باتوجه به مورد مذکور جای سوال است که چرا رشد تولید خالص داخلی ما پائین است و صادرات غیرنفتی کشور به سختی از ۶/۴ میلیارد دلار فراتر میرود و وابستگی شدید به صادرات نفت خام داریم. جواب این است که سازمانها در کشور ما دچار فقر یادگیری میباشند و یادگیری برای سازمانهای امروزی یک ضرورت اجتنابناپذیر است و همچنین برای پیادهسازی مدیریت دانش نیاز به سازمانهای یادگیر و ارتقای یادگیری داریم. (رحمان سرشت، ۱۳۸۲، ص۴).
عدم توجه به محیط ، ساختار نامناسب و فرهنگ ضعیف سازمانی میتوانند، به عنوان موانع یادگیری سازمانی باشند. اما سازمانها باتوجه به پدیده جهانی شدن و تغییرات تکنولوژی – سازمانی ناچار به افزایش سطح یادگیری سازمانی میباشند به افزایشی که منجر به پدید آمدن سازمان یادگیرنده میشود.
اهمیت موضوع:
همانطور که دنیا تغییر کرده است، فرایند یادگیری نیز متحول شده است. زمانی که آینده امتداد حال بود، معقول به نظر میرسید که فرض کنیم آنچه امروز کارساز است، سال بعد هم میتواند مؤثر باشد.آن فرض ، اکنون بایستی به دور افکنده شود. دنیا ، به ویژه دنیای کسب وکار حالت ثبات ندارد.