کرد. با توجه به اینکه اطلاعات به دست آمده از رفتار یادگیرندگان بدون ابهاماتی است که هنگام پر کردن پرسشنامه بوجود میآید. ابهاماتی که میتواند از فقدان انگیزش برای درست پر کردن پرسشنامه، تأثیر انتظارات از دیگران، و فقدان آگاهی از خود درباره اولویتهای یادگیری شخص بیاید. بهعلاوه پرسشنامهها ساکن هستند و روش یادگیری یک دانشآموز را در یک نقطه زمانی خاص توصیف میکنند. این موضوع رویکرد ما را مستعد خطا میکند. مثلاً اگر یک دانشآموز با گروه یادگیری خودش مخالفت کرده باشد، ممکن است همه سؤالات درباره یادگیری مشترک را با اولویت منفی جواب دهد. هرچند اگر مشکلات در روز بعد رفع شوند یا اگر دانشآموز بخواهد سؤالات را یک روز بعد پاسخ دهد، ممکن است سؤالات را کاملاً متفاوت پاسخ دهد. بهعنوان نتیجه ممکن است به خاطر اهمیت زمان دقیق و بنابراین حالت دانشآموزان در زمان پر کردن پرسشنامه روش یادگیری، از پرسشنامه فرضیه، اشتباهی نتیجهگیری شود.
در موقعیتی که در بالا بحث شد، دانشآموز یک روش یادگیری متفاوت را برای کوتاهمدت ترجیح میدهد، اما به این معنا نیست که گرایش کلی او برای روش یادگیری تغییر کرده است. هرچند اگر مثلاً دانشآموزان اولویتهای ضعیف روش یادگیریشان را آموزش ببینند، روشهای یادگیریشان هم میتواند تغییر کند. اگرچه به خاطر احتمال جمع آوری و تحلیل مکرر رفتار و اقدامات دانشآموزان، رویکرد خودکار مدلسازی دانشآموزان میتواند این تغییر را کشف کند و اطلاعات در مدل دانشآموز را بر طبق آن بهروزرسانی کند.
با توجه به مطالب گفتهشده هدف این پژوهش ایجاد یک رویکرد خودکار مدلسازی برای تشخیص و بهروزرسانی سبک یادگیری یادگیرنده در محیطهای یادگیری تحت وب است. که شامل مراحل زیر است:
به منظور بهبود فرایند تشخیص دقیق سبک یادگیری در سیستمها مدیریت آموزش به ایجاد و توسعهٔ یک مدل میپردازیم. این مدل به توسعهدهندگان سیستمهای آموزشی این امکان را میدهند که برای مکانهایی که به محیط آموزشی سنتی مناسب دسترسی ندارند، سیستمهای آموزشی تحت وب را بهصورت مناسب و انعطافپذیر و متناسب با نیازهای آموزشی یادگیرندگان ایجاد و توسعه دهند.
در این مدل یادگیرندگان در گروههای مناسب قرار میگیرند و فرایند شخصیسازی آموزش به گروهها برای همکاری و یادگیری بیشتر
مطلب دیگر :
راهنمایی بیشتر برای تولید سایت با کیفیت
مورد بررسی قرار میگیرد و با تحلیل دادهها و رفتار قبلی کاربران، محتوای آموزشی مناسب به آنها ارائه میشود.
این تحقیق از روش تحقیق توصیفی تحلیلی، از شاخه پیمایشی و ازلحاظ ماهیت کاربردی و ازلحاظ زمانی مقطعی است. درروش تحقیق توصیفی هدف توصیف کردن شرایط یا پدیدههای موردبررسی است و روش زمینهیابی بهعنوان یکی از زیر بخشهای روش تحقیق توصیفی به چگونگی پراکندگی متغیرهای موردبررسی میپردازد. در این پژوهش به دنبال بررسی و تعیین روشی خودکار برای ارزیابی سبک آموزشی یادگیرندگان بر اساس اطلاعات و دادههای موجود به کمک استفاده از روشهای داده محور و رفتار محور است. لذا تحقیق از نوع توصیفی و از شاخه پیمایشی است.
برای جمع آوری اطلاعات مربوط به ادبیات موضوع و پیشینه تحقیق از کتب، پایاننامهها، مقالات، شبکه جهانی اینترنت استفادهشده است و برای جمع آوری اطلاعات موردنیاز مربوط به فصل سه و چهار، با مراجعه به دانشگاه تربیت مدرس، اطلاعات لازم در مورد متغیرهای مورد نظرجمع آوری شده است. جامعه آماری تحقیق شامل ۴۵ دانشجوی دانشگاه تربیت مدرس میباشد.
در فصل دوم به با تعاریف و معانی سبک یادگیری اشنا میشویم و بر اساس نظریه های معتبر آموزشی انواع سبک های یادگیری را تعریف و با یکدیگر مقایسه می کنیم و همچنین انواع سیستم های مدیریت یادگیری که بر پایهٔ تخصیص سبک یادگیرنده است را بررسی میکنیم در فصل سوم به توسعه و ایجاد یک مدل برای رویکرد خودکار مدلسازی تشخیص