و- پرورش عقلانیت تفاهمی و کنش ارتباطی ۱۰۷
ز- تکیه بر گفتمان عملی و ضد اقتدارگرا ۱۰۹
ح- بکارگیری زبان تربیت اخلاقی براساس علوم بازسازنده و رهایی بخش . ۱۱۳
فصل چهارم: تربیت اخلاقی ناظر بر اخلاق گفتمانی درعصر جهانی شدن
مقدمه.۱۱۷
۱- نیاز به تربیت اخلاقی در عصر جهانی شدن۱۱۸
۲-گفتمان و تکثر گرایی در تربیت اخلاقی.۱۲۳
الف- ملازمت خود پیروی خصوصی و مدنی.۱۲۴
ب- تفاوت بین صورت بندی و کاربرد هنجارها.۱۲۵
ج- الگوهای اخلاقی از دولت قانونی۱۲۶
۳-تغییرات زیست جهان در عصر جهانی شدن و دلالتهای آن در تربیت اخلاقی. ۱۳۰
۴- تغییرات حوزه عمومی در عصر جهانی شدن و تأثیر آن در تربیت اخلاقی.۱۳۲
۵- جمع بندی۱۳۷
فصل پنجم: نقد ونتیجه گیری
۱- انتقادهای عمده به نظریه اخلاق گفتمانی۱۴۲
۲- انتقادهای عمده به تربیت اخلاقی ناظر بر اخلاق گفتمانی۱۴۷
۳- نتیجه گیری. ۱۵۵
۴- پیشنهادات اجرایی ۱۵۹
۵- پیشنهادات پژوهشی.۱۶۱
۶- محدودیت های تحقیق.۱۶۲
منابع و ماخذ.۱۶۳
فهرست جداول و شکل ها
عنــوان صفحه
جداول
جدول شماره ۱-۲- مراحل تحول اخلاقی در نظریه پیاژه . ۳۹
جدول شماره ۲ -۲- رابطه علوم سه گانه و علایق معرفت شناسی مرتبط با آنها ۴۳
جدول شماره ۳-۲- انواع ادعاهای اعتباری متناظر با جهان های فرضی .۵۳
جدول شماره ۴-۲ – رابطه منظر های معطوف به جهان با کنش های کلامی ۶۹
جدول شماره ۵-۲- ویژگیهای سطوح اتخاذ منظر در نظریه سلمان ۷۰
جدول شماره ۶-۲- مراحل تکامل نظام منظر های گویده متناظر با سطوح اتخاذ منظر . ۷۲
جدول شماره ۷-۲- انواع پیش عرفی کنش . ۷۴
جدول شماره ۸-۲ – گذر به مرحله عرفی: از رفتار رقابتی به کنش استراتژیک ۷۵
جدول شماره ۹-۲- گذر به مرحله عرفی: از رفتار همکارانه به کنش مبتنی بر هنجار ۷۸
جدول شماره ۱۰-۲- مراحل همکنشی، منظر های اجتماعی و مراحل اخلاقی ۸۲
جدول شماره ۱۱-۲- انواع ترکیب های نظام منظرها در مراحل همکنشی ۸۳
شکل ها
شکل ۱-۲- گذر از امور ویژه به امور کلی در انواع گفتمان ۵۴
شکل ۲-۲- انواع انتظام کنش ۸۴
چکیده:
علیرغم ظهور پدیده های جدید در عصر جهانی شدن و چالش های اخلاقی ناشی از آن، یورگن هابرماس همچنان بر هسته ای جهانشمول و کلی در اخلاق پافشاری می کند تا از نسبیت باوری و نهیلیسم دوری جوید. تحقیق حاضر با بهره گرفتن از روش تحلیل اسنادی و ضمن بررسی نظریه اخلاق گفتمانی هابرماس، دلالتهای آن را در امر تربیت اخلاقی روشن می کند. هابرماس ضمن دگرگونی دستور مطلق کانت و ارائه یک فلسفه اخلاق مبتنی بر گفتگو، دلالتهای این دگرگونی را بر تحول قضاوتهای اخلاقی بررسی می کند و در این مسیر نظریه تحول اخلاقی کلبرگ را بازسازی می نماید تا به یک منطق تحول دست یابد. نتایج این تحقیق نشان میهند که رویکرد تربیت اخلاقی هابرماس، رویکرد اخلاقی مبتنی بر اصول است و بر سازه گرایی و عقلانیت ارتباطی و یادگیری های همیارانه تأکید دارد. نقش معلم و دانش آموزان در مراحل مختلف اخلاقی متفاوت است و مرحله گفتمان پسا عرفی بالاترین مرتبه تحول اخلاقی است. برخی از اصول تربیت اخلاقی بر تمامی مراحل تحول اخلاقی ناظر هستند و برخی دیگر تنها در مراحل خاصی روا هستند. در این تحقیق مجموعاً هشت اصل تربیت اخلاقی استنتاج شده است. همچنین طبق نظر هابرماس در عصر جهانی شدن با تغییرات حوزه عمومی و زیست – جهان، شرایط جدیدی برای تربیت اخلاقی بوجود آمده است که در این تحقیق به آنها پرداخته شده است. هابرماس با جدا کردن گفتمان اخلاقی و گفتمان سیاسی- اخلاقی سعی در ترکیب امور محلی و جزیی با امور صوری و کلی دارد که در عصر جهانی شدن توانمندیهای ممتازی به نظریات اخلاقی او می دهد.
فصل اول
کلیات تحقیق
بیان مسأله:
امروزه توجه به مسأله جهانی شدن و مطالعه ابعاد آن از ضرورتهای هر نظام آموزشی است. در این بین نقش اخلاقیات و چگونگی
مطلب دیگر :
راهنمایی بیشتر برای تولید سایت با کیفیت
تحول این حوزه، از اهمیت ویزه ای برخوردار است. «دنیای امروز از یک طرف با ناتوانی ارزشهای موجود در برخورد با مسایل جهانی روبروست و از طرف دیگر در حوزه های تازه ایجاد شده، با مشکل فقدان ارزشها برخورد می کند. این امر بسیاری از صاحبنظران را بر آن داشته است تا از ضرورت ایجاد قراردادهای جدید برای حوزه اخلاقیات صحبت کنند» (جوادی، ۱۳۸۴:۱۳۲). فراخوان «جهانی شدن اخلاقی- تر» از این جمله است.
اما در مقابل چنین قراردادهای جهانشمولی، مسأله پلورالیسم اخلاقی گسترش یافته است. پلورالیسمی که با نفی هر بنیان ثابتی برای حقیقت و اخلاق، مدعی است اندیشه اخلاقی نمی تواند جهانی و عام باشد. لایون[۱] معتقد است: «صحبت بر سر انتخاب بین ارسطو[۲] و نیچه[۳] است یا اخلاق و بی اخلاقی» (ترجمه حکیمی،۱۴۳:۱۳۸۳). نمونه های چنین اختلافی کم نیست.هابرماس[۴] که نمی تواند پوچ بودن مفهوم «رهایی بشر» را بپذیرد در مقابل فوکو۵ و دریدا۶ می ایستد و یا در حالیکه کیرکگور۷، «حوزه عمومی» را مسبب نیهیلیسم می داند، هابرماس در پی بازیابی فضایل اخلاقی در حوزه عمومی است. (دریفوس، ترجمه ملائکه، ۱۳۸۴: فصل ۵).
هابرماس با ارائه تئوری کنش ارتباطی که مفهوم مرکزی آن «اخلاق ارتباطی» است، نقش مهمی در مباحث نظری مربوط به اخلاق ایفا کرده است. وی هر چند پلورالیسم را در شیوه زندگی فردی می پذیرد اما معتقد است در بحث عدالت نیازمند پذیرش انگاره های ثابت و جهانگستر هستیم (حقیقی، ۲۴۳:۱۳۸۱). در واقع به نظر می رسد که تئوری اخلاق گفتمانی هابرماس، درصدد پاسخگویی به چالش های اخلاقی جدید مثل نسبیت باوری ونیهیلیسم است. هابرماس معتقد است از دوران روشنگری به این سو با تحولات اقتصادی و تکنولوژیک، امکان کنش ارتباطی و گفتمانی تضغیف شده است. وی این پدیده را «استعمار کردن زیست جهان» نام نهاده و در آثار اخیر خود، با توجه به جهانی شدن[۵] (و تحولات اقتصادی و فنی آن) از زوایای دیگری بر امکان انسجام اجتماعی در زیست جهان[۶] می نگرد. در جوامع غربی با گسترش سیستم اجتماعی به حوزه عمومی۳، ناخواسته واسطه هایی چون پول و قدرت به جای کنش های ارتباطی نشانده شده اند. در جوامع شرقی هم چالش های هویتی نظیر گرایش های بنیادگرا، اخلاق گفتمانی را تهدید می کند. در این شرایط هابرماس از هر چه تک گویانه۴ با مشکلات جهانی مواجه می شود دور می شود و به زیست جهان گفتمانی، اصرار دارد. کافی نیست که هر کس جداگانه بیاندیشد که آیا با هنجاری موافق است یا نه. آنچه لازم است فرایند واقعی مناظره است. پرسش مرکزی این تحقیق، تعیین و بررسی اصول تربیت اخلاقی ناشی از تئوری اخلاقی هابرماس در عصر جهانی شدن است. در این زمینه تحقیقاتی در سالهای اخیر در کشور انجام شده است اما غالب آنها مسأله را از زوایای دیگری بررسی کرده اند و لذا اصول مشخصی برای تربیت اخلاقی بدست نیامده است. ضمن اینکه علیرغم اهمیت دیدگاه های اخلاقی هابرماس تحقیق منسجمی از آراء اخلاقی وی در دست نیست.
[۱] – David Layon ۵- M. Foucault
[۲] – Aristotle ۶- J. Derrida
[۳] – Nietzsche ۷- Kierkegaard
[۴] – Jurgen Habermas
[۵] – Globalization ۳- Public sphere
[۶] – Life world ۴- Monological