برخی از مطالعات صورت گرفته در داخل کشور. ۵۴
مروری بر برخی از مطالعات خارج از کشور. ۵۶
فصل سوم: روش پژوهش. ۵۸
جامعه آماری، روش نمونهگیری و حجم نمونه. ۵۹
جامعه آماری ۵۹
روش نمونه گیری و حجم نمونه. ۶۰
طرح پژوهش. .
ابزار پژوهش. ۶۱
شیوه اجرای پژوهش. ۶۴
تجزیه و تحلیل داده ها ۶۴
فصل چهارم: یافته های پژوهش. ۶۵
داده های توصیفی ۶۶
آمار استنباطی (آزمون فرضیه ها). ۶۸
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری ۷۳
بحث و نتیجه گیری ۷۴
محدودیتها ۷۷
پیشنهادات پژوهشی ۷۷
پیشنهادات کاربردی ۷۷
منابع و ماخذ.۷۷
چکیده
سبک دلبستگی یکی از مهمترین منابع درون فردی است که می تواند سطوح تنش و ناتوانی را در شرایط ناگوار تعدیل نموده و اثرات تنش را کم رنگتر نماید، هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه سبکهای دلبستگی و خودکارآمدی با امید به زندگی بود دانشآموزان بود. روش: روش انجام پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل تمام دانشآموزان پسر سال آخر مقطع متوسطه شهرستان بیجار در سال تحصیلی ۹۲-۹۱ بود با بهره گرفتن از نمونه گیری خوشه ای چند مرحلهای ۱۸۰ نفر از دانش آموزان پسر سال آخرمتوسطه شهر بیجار انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارتند از: پرسشنامه سبک دلبستگی بزرگسالان، خودکارآمدی شرز و همکاران و پرسشنامه امید به زندگی میلر، در این پژوهش جهت تجزیه و تحلیل داده ها و به دست آوردن رابطه بین متغیرها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده گردید.
یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد بین سبک دلبستگی ایمن در دانش آموزان با امید به زندگی رابطه مثبت، بین سبک دلبستگی ایمن و خودکارآمدی دانش آموزان رابطه مثبت و بین سبک دلبستگی اجتنابی و اضطرابی با خودکارآمدی رابطه معکوس و با امید به
مطلب دیگر :
راهنمایی بیشتر برای تولید سایت با کیفیت
زندگی رابطه معنی داری به دست نیامد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد سبک دلبستگی ایمن توان پیش بینی متغیرهای خودکارآمدی و امید به زندگی را دارد.
کلید واژه ها
سبک دلبستگی، خودکارآمدی، امید به زندگی
مقدمه
رفتار دلبستگی دارای ارزش تکاملی برای انسانها بوده است و به همین دلیل جزء ذخایر ژنتیک رفتاری آن ها درآمده است. به نظر بالبی دلبستگی پیوند عاطفی نسبتاً پایداری است که بین کودک و یک یا تعداد بیشتری از افرادی که در تعامل واقعی و منظم با آنها می باشد، ایجاد میگردد (مظاهری، ۱۳۷۷). به عقیده بالبی برای تامین سلامت روانی کودک، برقراری روابط صمیمی، گرم و دایمی بین او و مادرش یا کسی که بتواند به طور شایسته جایگزین وی شود ضروری است. چنان روابطی که مورد رضایت هر دو طرف بوده و از آن لذت ببرند. او این مسئله را مطرح کرد که هر تعامل پایدار و با دوام در کودکی تاثیرات طولانی مدتی بر روی رشد شخصیت میگذارد که این تاثیرات توسط یک سری باز نمایی های ذهنی که بالبی آن را (الگو های فعال درونی) می نامد طرح ریزی می گردد. به عبارت دیگر سبک های دلبستگی افراد بر اساسی درون سازی بین شخصی در مورد قابل دسترس و پاسخگو بودن نگاره ی دلبستگی(مادر) و کارآمد و ارزشمند بودن خود شکل میگیرد (بالبی[۱]، ۱۹۷۳).
خودکارآمدی به واسطه ی انگیزه ی درونی موجب می شود که فرد به طورخودانگیخته در محیط تلاش کند و به باورهای کارآمدی خود دست یابد. طبیعت همچون معلمی نامرئی فرد را به جنب و جوش وا میدارد تا ظرفیتهای مختلف تحول را در مراحل متنوع و متفاوت آشکار سازد. خودکارآمدی یا خوداثربخشی از لحاظ روان شناسی عبارت است از انتظارات متصور یک فرد در موفقیت در یک کار یا رسیدن به یک نتیجه خوب از طریق فعالیتهای فردی. بنابراین خودکارآمدی یک فرایند ذهنی است که شامل شناسایی هدف، برآورد تلاش و تواناییهای لازم برای رسیدن به آن اهداف و پیشبینی نتبجه آن می باشد. افراد دارای خودکارآمدی بالا به تواناییهای خود باور دارند و برای رسیدن به هدف خود پافشاری می کنند و تسلیم نمیشوند (اوانس و کلارک[۲]، ۲۰۱۱)
از طرفی امید به زندگی و اهمیت و جایگاه آن، برای برخوردار بودن از زندگی خوب و شاد، امری انکارناپذیر است (کینگ و همکاران[۳]،۲۰۰۶ ). برخی از مؤلفان، با توجه به یافته های موجود، اظهار کرده اند که وجود امید و احساس کردن آن در زندگی مانند کلیدی است که می تواند قفل و گره مشکلات زندگی را باز کند و باعث شود تا افراد کنش های مثبتی داشته باشند (فرانکل[۴]،۱۹۶۳). به همین لحاظ اغلب زندگی همراه با امید را از عوامل مهم سلامت روان شناختی می دانند. بررسی رابطه بین امید به زندگی با سازه های دیگر روان شناسی مثبت، مثلاً هدفمند و معنادار بودن زندگی برای برخوردار بودن از زندگی شاد و توأم با سعادت مندی و سلامت روانی، در سال های اخیر مورد توجه فراوان پژوهشگران و صاحب نظران قرار گرفته است. در سال های اخیر، اسنایدر که پیش گام مطالعه در مورد امید است، به آن به مثابه یک عامل کنترل خود مینگرد که به کمکش انسان می تواند از عزت نفس خود مراقبت کند. بنابراین پژوهشگران در بررسی الگو های فعال درونی بر روی سبک های دلبستگی تمرکز کردهاند . لذا نظر به اینکه تحقیقات قبلی در مورد رابطه بین سبک های دلبستگی با خودکارأمدی و امید به زندگی نتایج ضد و نقیضی را گزارش نمودهاند، این پژوهش می تواند نقش بسزائی در تنویر نتایج قبلی ایفا نماید. همچنین با توجه به اینکه بررسی همزمان رابطه متغیرهای سبک های دلبستگی، خودکارآمدی و امید به زندگی کمتر مورد توجه بوده نتایج پژوهش می تواند زمینه ساز تحقیقات بیشتر در این راستا باشد.