دربارهی نقش ساختار در خلق زیبایی وبیان معنا در زبان شعر گفته اند : « مهمترین عامل در روانی کلام ،گذشته از حسن انتخاب واژگان این است که اجزای کلام به همان ترتیبی به دنبال هم قراربگیرند که معنای کلام اقتضا میکند »(موحد ،۱۳۷۸: ۱۳۳).
بنابراین گوینده چه بخواهد و چه نخواهد ، چه بداند و چه نداند ،شیوه و چگونگی چینش واژگان در ساختار نحوی جمله ،بنابر طبیعت زبان بخش مهمیاز خلق معنای مورد نظر او را به عهده دارد ، در این پژوهش نتایجی را که از روابط عناصرجمله در هنگام پیش آیی فعل بدست میآید بررسی میکنیم . از آنجا که هر ساختار با معنای جمله پیوندی مستقیم دارد الگوهای نحوی میتوانند در رابطه با معنا بررسی شوند . به عنوان نمونه تقدم مسند برمسند الیه در بافت معنایی جمله گاه اندوه ،گاه شادی ،گاه هشدار، گاه تأکید جلب توجه و مانند اینها را دربرمیگیرد .(کزازی ،۱۳۷۰: ۱۶۸-۱۷۱)
وجود واقعی زیباییها در جهان عینی است که عامل آرامش روح و روان انسانی است که خداوند با حکمت بالغه خود آنها را در نظام هستی قرارداده است که خشونت ماده و بی اعتنایی قوانین آن را دربارهی روح و روان آدمیو کششها و امتدادهای فراگیر که همهی عالم طبیعت را پوشانده است تلطیف و ملایم با روح ظریف آدمینماید . روح با رشد و ظرافت بسیار شگفت انگیز که دارد اگر زیباییهای عالم هستی نبود بدون تردید خشونت ماده و بی اعتنایی قوانین آن و کمیت و کششهایی که راه نفوذ و عبور روح را میگیرند حیات را غیرقابل تحمل میساخت و موجب میشد هنر چهره زیبای خود را ننماید . هنر ذکر جمال و کمال است ذکری که مورد نظر هنرمندان است یک ذکر جمالی است برای بیان کمال . هنرمند از کمال و کمال وجود ذکر جمالی میکند و در حقیقت آنچه را به صورت جمال و زیبایی میبیند عرضه میکند برای بهتر روشن شدن چهره کمال :
عقل باشی عقل را دانی کمال
عشق کردی عشق را یابی جمال
(سنایی)
خداوند هستی آفرین جلوههای درخشان جمال و کمال را در جهان راهی و وسیله ای برای شناخت حکمت خود قرارداده و حس جمال خواهی را در نهاد آدمیان وسیله ای برای شناخت کمال و قرارگرفتن در جذبهی آن مقررساخته و زیباییها را عامل انبساط و بهجت و سرور درونی انسانها قرارداده است . که از این راه در جذبه به مطلق الهی قرارمیگیرد و با یاد خدای و در حقیقت با یک وجود به یاد حکمت و کمال و جمال مطلق بیفتد و در جاذبه او حرکت کند .
پنبه برون کن ز گوش ، عقل و بصر را مپوش
کاین صنم حله پوش سوی بصر میرود
(مولوی، غزلیات شمس)
انواع هنرها از درک زیبایی و این جا واز این معنی بوجود آمده است . سر چشمهی آنها در وجود انسان یک چیز است و آن احساس و روحی است از خداوند که در کالبد ما دمیده شده و ( نفخت فیه من روحی ) ودلیل این مطلب هم آن است که تا دنیا دنیا بوده تاریخ نشان داده همیشه زندگی بشر با پرستش خدا به شکلهای گوناگون و با ستایش آن گمشدهی عالم همراه بوده است . ستایشها و عبادتهایی هم که مانده است نوعاً همهی سرودها و آواها ، نغمهها و گفتارهایی که سرود گونه و شعر گونه هستند در ارتباط با عالم پاک ومنزه و زیبایی و در ستایش و تصویر جمال و تعریف کمال و شور وحال آن یگانه است . هر چیزی جز درک جمال آفرینش و عظمت خلقت و شکوه عالم و بازتاب نغمه وسرود و سرور کائنات و آفرید گار عالم نیست همان درک آدمیرا به شکلهای گوناگون با هزار رمز وراز به ترنم و نغمه سرایی وا میدارد .
مطلب دیگر :
شعر زیبایی آفرینی با زبان است . میدانیم که زبان ابزار برقراری ارتباط یعنی وسیلهی تفهیم و تفّهم و اطلاع رسانی است به عبارت دیگر هدف خبررسانی است و زبان وسیلهی این کار . شعر زبان است اما نه زبان خبر، زیرا شاعر نمیخواهد خبربدهد بلکه برآن است که با زبان زیبایی بیافریند . به هر حال اگر تعریف دقیق زیبایی ممکن نیست عواملی را که ایجاد زیبایی میکنند میتوان برشمرد. مانند نظم، تناسب، هماهنگی، تکرار، تنوع، وحدت و کثرت، توازن، تقارن، ایجاد شگفت انگیزی، چند بعدی بودن و غیره.
ترفندهایی که زبان را بدل به شعر میسازند بر اساس یک یا چند تا از این عوامل زیبایی آفرین استوار هستند در فنون ادب این ترفندها در سه بخش بررسی میشوند: بیان، معانی، بدیع. (بدیع از دیدگاه زیبایی شناسی، ۱۳۸۷: ۱ و ۶)
لذا ما بر آن شدیم در این پژوهش اشعار یکی از شاعران متعهد دیارمان را از لحاظ آرایههای بدیعی مورد بررسی قرار دهیم.
استاد یدالله بهزاد از شاعران به نام کرمانشاه میباشد که کمتر از او سخن رفته و با توجه به این که دو مجموعهی یادگار مهر و گلی بیرنگ از وی به چاپ رسیده و دارای آثار ارزندهی دیگری نیز میباشد که قابل بحث میباشند ما بر آن شدیم اشعار وی را از جهت آرایههای بدیعی مورد بررسی قرار دهیم.
بررسی شعر معاصر یکی از موضوعات مهم در ادبیات فارسی میباشد. شعر معاصر که از پیشینهی سترگ و عظیم شعر و ادب کلاسیک ایران زمین برخوردار است تحت تأثیر ادبیات جهانی معاصر دگرگونیهایی در ساختار محتوا داشته است. دگرگونیهای اجتماعی و فرهنگی و سیاسی چهره ای متفاوت از شعر معاصر با شعر کلاسیک نمودار کرده است. هر چند بسیاری از شاعران معاصر با وجود تحولات در مضامین و موضوعات و زبان شعر هنوز به لحاظ ساختار از شعر گذشته به ویژه سبک هندی پیروی مینمایند. استاد یدالله بهزاد شاعر برجستهی کرمانشاهی از شاعران بنام در عرصهی شعر معاصر میباشد. اغلب اشعار ایشان در قالب غزل و تا حدودی تحت تأثیر سبک هندی است. به همین دلیل تنوع و گوناگونی