موضوع پایان نامه : بررسی رابطه هوش معنوی و تاب آوری با سلامت روانی در مراجعین به مرکز مشاوره ...

۲-۳-۸- مکانیسم های تاب آوری ۷۸

۲-۴-پیشینه ی پژوهش۷۸

۲-۴-۱-پژوهش های انجام گرفته در داخل کشور۷۸

۲-۴-۲- پژوهش های انجام گرفته در خارج از کشور .۸۵

فصل سوم: روش شناسی

۳-۱- طرح پژوهش ۸۸

۳-۲- متغیرها ۸۸

۳-۳- جامعه آماری۸۸

۳-۴- نمونه و روش نمونه گیری .۸۸

۳-۵- ابزار پژوهش  .۸۸

۳-۶- روش اجرای پژوهش ۹۳

۳-۷- روش تجزیه و تحلیل داده ها۹۳

فصل چهارم : یافته های پژوهش

تجزیه و تحلیل فرضیات۹۵

فصل پنجم – بحث و تفسیر نتایج

مقدمه۱۰۰

۵-۱-بحث و تفسیر۱۰۰

۵-۲-محدودیت های پژوهش۱۰۳

۵-۳-پیشنهادها۱۰۳

۵-۳-۱-پیشنهادهای پژوهشی.۱۰۳

۵-۳-۲-پیشنهادهای کاربردی۱۰۳


منابع فارسی.۱۰۵

منابع لاتین.۱۱۰

پیوست ها.۱۱۸

 

چکیده

هدف : پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین هوش معنوی و تاب آوری با سلامت روانی مراجعین و همچنین توان پیش بینی هوش معنوی و تاب آوری در میزان سلامت روانی مراجعین انجام شد .

روش : جامعه آماری این پژوهش کلیه سلامت روانی کلیه افرادی است که برای حل و فصل مسائل خانوادگی به مراکز مشاوره نیروی انتظامی در سطح شهر کرمانشاه مراجعه نمودند . برای انتخاب نمونه با بهره گرفتن از روش نمونه گیری تصادفی تعداد ۱۰۰ نفر انتخاب شدند وبه پرسشنامه های هوش معنوی عبداله زاده و پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون و سلامت روانی(GHQ)پاسخ دادند . داده ها با بهره گرفتن از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تحلیل شدند .

یافته ها : یافته های پژوهش مبنی بر این بود که بین هوش معنوی و سلامت روانی مراجعین رابطه­ مثبت و معنادار وجود دارد. بین تاب­آوری و سلامت روانی مراجعین رابطه­ مثبت و معنادار وجود دارد. هوش معنوی و تاب­آوری پیش ­بینی کننده­ معنادار سلامت روانی مراجعین هستند.

نتیجه گیری :با توجه به یافته های پژوهش حاضر هرچه میزان هوش معنوی و تاب آوری مراجعین بالاتر باشد سلامت روانی آنها نیز بالاتر است. با توجه به نتایج پژوهش حاضر ونیز نقش کلیدی و محوری دولت وبرنامه ریزی برای آموزش، ایجادو گسترش برنامه هایی درراستای تقویت هوش معنوی و تاب آوری جهت افزایش سطح سلامت روانی مراجعین توصیه می شود .

کلید واژه ها : سلامت روانی ، هوش معنوی ، تاب آوری، مراجعین

 مطلب دیگر :


فصل یکم

 

مقدمه پژوهش

 

۱-۱- مقدمه

بیماری های روانی از آغاز پیدایش بشر وجود داشته است و هیچ انسانی در مقابل این بیماری ها مصونیت ندارد و این خطر همیشه بشر را تهدید می کند .عدم تفاهم،ناسازگاری و اختلال های رفتاری در جوامع انسانی،در خانواده،مدرسه،اداره ،کارگاه ،کارخانه ،دانشگاه،گروه واجتماع بسیار مشهود و فراوان است و در همه افراد،زن ومرد، کودک و نوجوان ،جوان،بزرگسال،کارمند،بیکار،کارگر،استاد،دانشجو،دکتر،مهندس و .خطرابتلا به ناراحتی های روانی وجود دارد وهمین گستره ابتلا ضرورت بررسی چگونگی مقابله با بیماری های روانی را توجیه می کند (علی پور،۱۳۷۳) .

سلامت جسم و روان ،انبساط خاطر و در نهایت شادکامی و تن آرامی پدیده هایی هستند که در ارتباط با محیط زیست انسان ها تحقق می پذیرند.کارکرد نامناسب نهادها ونظام های اقتصادی،اجتماعی، فرهنگی،  بهداشتی ودرمانی دریک جامعه درارتباط مستقیم با بهداشت روانی وجسمی مردم آن  جامعه است وسلامت افراد را دچار مخاطره می کند . در اجتماعاتی که  انسان ها تحت تاثیرعوامل نامساعد محیطی مانند :حوادث طبیعی (سیل، زلزله،.) بیماری های اپیدمیک ،نارسای های ناشی ازگسترش شهرهای بزرگ (آلودگی هوا،ترافیک،محیط پرهیاهو) بی عدالتی های اقتصادی، جنگ،بحران های اجتماعی،ازهم گسیختگی خانوادگی،تضادهای درون گروهی وبرون گروهی فرهنگی ومسائل از این قبیل قرار دارند نمی توان انتظارسلامت جسمی وروانی را داشت.هر یک از پدیده های اجتماعی وطبیعی بالا می تواند زندگی عادی یک شخصیت سالم را تحت تاثیر قرار داده وآن را از حالت طبیعی خارج کند .سلامت عمومی نمایه ای است که میزان توانایی شخصی را در مواجه با خواسته های محیطی –اجتماعی ،عاطفی یا جسمانی نشان می دهد. بنابراین بهداشت روانی را نباید با بیماری روانی در هم آمیخت .بهداشت روانی مطالعه وضع روانی شخص قبل از بیماری است. بدین طریق سلامت روانی وضع روانی را که از طریق آرامش ،هماهنگی وگنجایش روانی مشخص می شود آشکار می سازد وبوسیله نبودن نشانه های ناتوانی وضعف درهربعد روانی وجسمانی درشخص شناخته می شود.(میلانی فر ,۱۳۸۳).

در واقع امروزه گفته می شود که IQ[1]  و EQ[2] پاسخگوی همه چیز نبوده و واقعأ موثر نیستند بلکه انسان به عامل دیگری نیازمند است که هوش معنوی یا به اختصار [۳]SQ نامیده می شود ( چریر، ۲۰۰۸ ، نقل از احمدی ، ۱۳۸۸ ) .

هوش معنوی به توانایی ها و مهارت هایی برای توسعه ، حفظ و ارتباط با منشأ غایی همه موجودات و کامیابی در جستجوی معنی زندگی ، یافتن یک سیر اخلاقی که به هدایت ما در زندگی کمک کند ، درک معنویات و ارزش ها در زندگی شخصی و روابط بین فردی اشاره می کنند  ( ابراهیمی ، ۱۳۸۶ ) .

با بهره گرفتن از هوش معنوی و با توجه به  جایگاه معنا و ارزش مشکلات ، قادر خواهیم بود  نسبت به حل مشکلات اقدام نماییم . در واقع هوش معنوی ما را قادر می سازد تا به کارهاو فعالیت های خود معنا و مفهوم بخشیده و با بهره گرفتن از آن بر معنا و مفهوم عملکردمان آگاه شویم و دریابیم که کدام یک از اعمال و رفتارهایمان از اعتبار بیشتری برخوردارند و کدام مسیر زندگی مان بالاتر و عالی تر است  ، تا آن را الگو و اسطوره زندگی خود سازیم (احمدی ، ۱۳۸۸ ) .

برخوردار بودن از هوش معنوی فرد را در برابر مشکلات مصون می سازد و قدرت تحمل  او را بالا می برد که تاب آوری[۴]عنوان می شود. تاب آوری نوعی مصون سازی در برابر مشکلات روانی ، اجتماعی است و کارکرد مثبت زندگی را افزایش می دهد. و رنر و اسمیت[۵](۱۹۹۲ ) اظهار می دارند که تاب آوری  می تواند با افزایش مهارت های اجتماعی از قبیل” برقراری ارتباط ،مهارت های رهبری ، حل مسأله ، مدیریت منابع ، توانایی رفع موا نع  موفقیت و توانایی برنامه ریزی” تقویت گردد. (نقل از محمدی ، ۱۳۸۴ ) .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد