واحد ارسنجان دانشکده علوم انسانی، گروه روانشناسی پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد (M.A.) گرایش: عمومی

جدول ۱-۲:شاخص سازگاری در مطالعات مختلف۲۹

جدول ۱-۴: میانگین، انحراف استاندارد ونتایج آزمون تی مستقل جهت مقایسه نمرات آزمودنی های گروه آزمایش و کنترل در پیش آزمون ابعاد سازگاری اجتماعی.۷۱

جدول۲-۴ نتایج آزمون تی مستقل جهت مقایسه دو گروه آزمایش و کنترل برحسب نمرات پس آزمو ۷۲

۳-۴ نتایج آزمون تحلیل کوواریانس جهت مقایسه دو گروه آزمایش و کنترل در نمرات پس آزمون با کنترل اثرات نمرات پیش آزمون.۷۲

جدول ۴-۴ نتایج تی وابسته جهت مقایسه نمرات پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش در ابعاد سازگاری اجتماعی.۷۳

 

چکیده

هدف از این تحقیق بررسی تأثیر آموزش مهارت های ارتباطی بر سازگاری اجتماعی دختران دبیرستانی بوده است . بدین منظور از بین دانش آموزان دختر دبیرستانی ارجاع داده شده به مراکز مشاوره آموزش و پرورش شهر شیراز تعداد ۲۰ نوجوان ناسازگار به طور تصادفی در گروه کنترل و ۲۰ نوجوان ناسازگار در گروه آزمایش قرار داده شدند سپس با بهره گرفتن از پرسشنامه شخصیت سنج کالیفرنیا (CTP) فرم ۱۶-۹ ساله دو گروه مورد پیش آزمون قرار گرفتند به اعضای گروه آزمایش مهارت های ارتباطی آموزش داده شد. در خاتمه آموزش پس آزمون سازگاری مجدداً اجرا گردید .نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که آموزش مهارت های ارتباطی نتوانسته است سازگاری اجتماعی کلی دانش آموزان گروه آزمایش را نسبت به گروه کنترل بطور معناداری افزایش دهد (P>0/05).در شاخص های قالب های اجتماعی، مهارتهای اجتماعی، گرایش ضداجتماعی، روابط آموزشی و روابط اجتماعی تفاوت معنی داری در نمرات پیش آزمون- پس آزمون افراد گروه آزمایش دیده نمی شود ولی در شاخص روابط خانوادگی این تفاوت معنا دار است.


کلمات کلیدی : مهارت های ارتباطی ، سازگاری ، سازگاری اجتماعی ، دختران دبیرستانی

 

فصل اول

کلیات پژوهش

 

۱-۱ مقدمه

نوجوانی به دوره­ای از رشد اطلاق می­شود که بین کودکی و بزرگسالی قرار دارد، به همین دلیل نوجوانی یک دوره انتقال است. این دوره همراه با تغییرات عمده جسمانی، شناختی، اخلاقی و اجتماعی است که غالباً از حدود۱۲-۱۱سالگی شروع می­شود، و در بسیاری از کشورهای صنعتی جهان در سن ۲۰ سالگی خاتمه می­یابد (احدی و جمهری ،۱۳۸۰).

سازگاری اجتماعی در نوجوانان به عنوان مهم ترین نشانه ی سلامت روان آنان ، از مباحثی است که در دهه های اخیر توجه بسیاری از جامعه شناسان، روان شناسان و مربیان را به خود جلب نموده است (یارمحمدیان و شرفی راد،۱۳۹۰).

نوجوانان تحت تاثیر خانواده ،مدرسه، هم کلاسی­ها، همسالان و جامعه (چه مثبت و چه منفی) قرار می­گیرند. تحقیقات متعددی در خصوص شیوع مشکلات رفتاری و ناسازگاری در بین نوجوانان صورت گرفته است به عنوان مثال: هالینگ و همکارانش در مطالعه خود بر روی نوجوانان آلمانی گزارش نمودند که۹/۱۱ درصد از نوجوانان به علت مشکلات رفتاری و ناسازگازی اجتماعی، نیاز به خدمات بهداشت روان دارند (هالینگ و راونس[۱]،۲۰۱۰ به نقل از تمنایی فر، سلامی محمد آبادی، دشتبان زاده، ۱۳۹۰).

بیشترین نوجوانان ناسازگار و مساله دار، وابسته به خانواده­های آسیب دیده هستند و فرزندانی که مربوط به خانواده های پر کشمکش می باشند به سبب عدم برخورداری از آرامش روانی و عدم تمرکز و آشفتگی بیشتر در معرض رفتارهای ناسازگارانه قرار دارند (بارلو[۲]،۱۹۹۲ به نقل از زارع مقدم ،۱۳۸۵).

سازگاری رفتار مفید و موثر آدمی در تطبیق با محیط فیزیکی و روانی است به گونه­ای که تنها با تغییرات محیطی همرنگی نکرده و به پیروی ناهشیار از آن کفایت نکند و خود نیز بتواند بر محیط تاثیر گذاشته و آن را به گونه­ای مناسب تغییر دهد (بارلو،۱۹۹۲ به نقل از زارع مقدم ،۱۳۸۵).مطلب دیگر :


طبق تحقیقات متعدد، حدود۸۵% والدین به نوعی نوجوانان خود را ناسازگار می­دانند. چنین برداشتی از نوجوانان باعث رفتار خاصی در والدین می­شود. آنچه مهم است فهم این ناسازگاری و دلایل آن است که به والدین کمک می­ کند تا رابطه بهتری با نوجوانان خود برقرار کنند. نوجوانان هم به سهم خود رفتار والدین را قبول ندارند و آنان را از نظر نوع رفتار تایید نمی­ کنند. هیچ یک از فرزندان در طبقات مختلف اجتماعی به طور کامل رفتار والدین خود را تأیید نمی­ کنند و اصولاً درجه قبول رفتار والدین و فرزندان کم است. در این وضعیت ناهمگون که والدین، نوجوانان را ناسازگار می پندارند و نوجوانان هم رفتار والدین را قبول ندارند، امکان وقوع بسیاری از حوادث ناگوار برای نوجوانان وجود دارد(احدی،۱۳۸۳ ).

در مجموع می­توان گفت برخی از نوجوانان براساس تغییرات بلوغ و بحران هویت، رفتاری ناسازگارانه دارند. دوران بلوغ به دلیل تغییرات وسیع از نظر ابعاد جسمانی، روانی و اجتماعی دشوارترین مرحله از نظر سازگاری است(بومیستر[۳] و تایس[۴]، ۲۰۰۱؛ بومیستر و لری[۵]، ۲۰۰۴؛ گاردنر[۶]، پیکت[۷] و بریور[۸]، ۲۰۰۳؛ لیری[۹] و دونز[۱۰]، ۲۰۰۵؛ به نقل از خوبانی،زاده محمدی و جراره،۱۳۹۲)

از طرف دیگر در دوران کودکی و نوجوانی به دلیل این­که ارتباط با هم­سالان افزایش و وابستگی به والدین کاهش می­یابد، سازگاری اجتماعی از اهمیت ویژه­ای برخوردار است (آلیسون[۱۱]، ۲۰۰۴).

اجتماعی شدن فرایندی است که در آن هنجارها، مهارت­ها، انگیزه ­ها، نگرش­ها و رفتارهای فرد شکل می­گیرد تا ایفای نقش کنونی یا آتی او در جامعه مناسب و مطلوب شناخته شود. در این فرایند، اکتساب و به کارگیری مهارت­های ارتباطی و چگونگی برقراری ارتباط و تعامل با دیگران، یکی از مؤلفه­ های اصلی رشد اجتماعی بخصوص در بین کودکان و نوجوانان محسوب می­شود. بنا به تعریف، مهارت­های ارتباطی به رفتارهای آموخته شده و مقبول جامعه اطلاق می­شود، رفتارهایی که شخص می ­تواند با دیگران به نحوی ارتباط برقرار کند که به بروز پاسخ­های مثبت و پرهیز از پاسخ­های منفی بینجامد (کارتلج و میلبرن[۱۲]، ۱۳۹۰)

از این رو بررسی اثر بخشی آموزش مهارت­های ارتباطی به عنوان یکی از عوامل مؤثر بر کاهش ناسازگاری اجتماعی نوجوانان، یکی از ضرورت­هایی است که در این پژوهش به آن پرداخته می­شود.

[۱] Halyng & Ravns

[۲] Barlow

[۳] Bvmystr

[۴] Tays

[۵] Larry

[۶] Gardner

[۷] Pickett

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد