1-4-1-سوال اصلی.. 10
1-4-2-سوالات فرعی.. 10
1-5-فرضیات تحقیق.. 11
1-5-1-فرضیه اصلی.. 11
1-5-2-فرضیات فرعی.. 11
1-6-اهداف پژوهش.. 11
1-7-روش تحقیق.. 12
1-8-سازماندهی تحقیق.. 13
فصل دوم: بزهکاری اطفال و نوجوانان و علل آن.. 14
2-1-تعریف جرم.. 15
2-2-تعریف طفل و نوجوان بزهکار.. 19
2-3-تاریخچه واکنش اجتماعی در مقابل اطفال و نوجوانان بزهکار.. 21
2-4-عوامل موثر در بزهکاری اطفال و نوجوانان.. 23
2-4-1-عوامل اقتصادی.. 23
2-4-2-عوامل خانوادگی در بزهکاری اطفال و نوجوانان.. 27
2-4-2-1- ﺍﺧﺘﻼﻑ ﻭﺍﻟﺪﻳﻦ ﺑﺎ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ.. 28
2-4-2-2-ﻓﻘﺪﺍﻥ ﻳﺎ ﺟﺪﺍﻳﻲ ﻭﺍﻟﺪﻳﻦ.. 29
2-4-2-3-ﻣﺸﻜﻼﺕ ﻣﺎﻟﻲ.. 31
2-4-2-4-ﺍﻋﺘﻴﺎﺩ ﻭﺍﻟﺪﻳﻦ ﻳﺎ ﺍﻋﻀﺎء ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ.. 31
2-4-2-5-ﻛﻤﺒﻮﺩ ﺍﺑﺮﺍﺯ ﻣﺤﺒﺖ.. 32
2-4-2-6-مسکن.. 34
2-4-3-عوامل اجتماعی.. 35
2-4-3-1-ﻣﺪﺭﺳﻪ ﻭ ﮔﺮﻭﻩ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ (ﻫﻤﺴﺎﻻﻥ ﻭ ﻏﻴﺮﻫﻤﺴﺎﻻﻥ).. 35
2-4-3-2-ﺩﺳﺘﮕﺎﻩ ﻗﻀﺎﻳﻲ (ﻗﻀﺎﺕ، ﺿﺎﺑﻄﻴﻦ ﺩﺍﺩﮔﺴﺘﺮﻱ، ﻣﺄﻣﻮﺭﻳﻦ ﺍﺟﺮﺍﻱ ﺣﻜﻢ).. 37
فصل سوم: پیشگیری از جرم و انواع آن.. 42
3-1-مفهوم پیشگیری.. 43
3-2-انواع پیشگیری از جرم.. 44
3-2-1-پیشگیری اولیه.. 44
3-2-2-پیشگیری ثانویه.. 45
3-2-3-پیشگیری ثالث.. 46
3-2-4-پیشگیری وضعی و اجتماعی.. 46
3-2-4-1- پیشگیری وضعی.. 46
3-2-4-2- پیشگیری اجتماعی.. 48
فصل چهارم: رابطه اوقات فراغت و پیشگیری از بزهکاری.. 52
4-1-تعریف و اهمیت اوقات فراغت.. 53
4-1-1-تعریف اوقات فراغت.. 53
4-1-2-اهمیت اوقات فراغت.. 54
4-2-دیدگاه های مربوط به اوقات فراغت.. 57
4-2-2-1 دیدگاه نظری حاصل از تأثیر روانی و معنوی.. 57
4-2-2- دیدگاه کارکرد گرایی اوقات فراغت.. 58
4-2-3-دیدگاه اجتماعی مربوط به اوقات فراغت.. 59
4-2-4-دیدگاه تعلیم و تربیت فرهنگی.. 60
4-2-5-دیدگاه سیاسی در اوقات فراغت.. 61
4-3-انواع اوقات فراغت.. 64
4-4-وظایف و عملکرد اوقات فراغت.. 67
4-5-اصول حاکم بر گذراندن اوقات فراغت.. 69
4-5-1-تقلیل برنامه و کنترل و افزایش نظارت.. 69
4-5-2-نظارت با هدف درونی کردن آن.. 70
4-5-3-حفظ سازندگی و اجتناب از فساد و تخریب.. 70
4-5-4-استفاده بهینه از همه امکانات.. 71
4-5-5-جبران کاستی ها.. 71
4-6-نظریات اوقات فراغت.. 72
4-6-1-فراغت از دیدگاه تورستان وبلن.. 73
4-6-2-فراغت از دیدگاه نظریهپردازان مکتب فرانکفورت.. 74
4-6-3-تحلیلهاى جنسیتى اوقات فراغت.. 76
4-6-4-پیربوردیو و جایگاه سبک زندگى در اوقات فراغت.. 78
این مطلب را هم بخوانید :
4-7- نهادهای دخیل در پیشگیری از بزهکاری اطفال.. 79
4-7-1-نقش خانواده در برنامه ریزی و غنی سازی اوقات فراغت در پیشگیری از بزهکاری اطفال و نوجوانان.. 80
4-7-2-رسانه و پیشگیری از جرم.. 86
4-7-3-نقش مدرسه در پر کردن اوقات فراغت و پیشگیری از بزهکاری اطفال و نوجوانان 93
4-8- رابطه غنی سازی و برنامه ریزی با پیشگیری از بزهکاری.. 96
4-9-سیاست و خط مشی های اجرایی در خصوص غنی سازی و برنامه ریزی اوقات فراغت 102
4-9-1-گسترش مشارکت بخش خصوصی در زمینه برنامه ریزی اوقات فراغت.. 102
4-9-2-بـهینهسازى امـکانات موجود و افزایش زیرساختها و امکانات فراغتی.. 103
4-9-3-بهینه سازی امکانات موجود و افزایش زیرساخته او امکانات موجود.. 104
4-9-4-توسعه کمی و کیفی برنامه ها.. 104
4-10-برنامه ها و اقدامات اجرایی در برنامه ریزی اوقات فراغت اطفال و نوجوانان 105
4-10-1-برنامه اصلاح نگرش و فرهنگ سازی.. 105
4-10-2-برنامه تقویت نقش خانواده و نهادهای مدنی.. 106
4-10-3-برنامه توانمند سازی ساختارهای اجرایی مرتبط با برنامه های اوقات فراغت اطفال و نوجوانان.. 107
فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادات.. 108
5-1-نتایج.. 109
5-2-پیشنهادات.. 112
منابع و ماخذ.. 113
کثر نظریه های اوقات فراغت در قرن بیستم به وجود آمده است، بسیاری از آنها پاسخی بوده است به مشکلاتی که از انقلاب صنعتی ناشی شده اند. تاکنون درباره اوقات فراغت صدها نظریه و تعریف ارایه شده است. اوقات فراغت در زندگی ما نقشی مهم دارد و مانند هر نهاد دیگری، دارای کارکردهای اجتماعی است. از مهم ترین کارکردهای این نهاد، غنی ساختن کیفیت زندگی، رشد ابعاد مختلف فردی و پیشگیری از استفاده های ضد اجتماعی و بزهکارانه از وقت آزاد است. فلسفه وجودی آموزش اوقات فراغت فراگیری دانش اوقات فراغت و کارکردهای آن است. از طریق آموزش اوقات فراغت می توان به اطفال و نوجوانان کمک کرد تا از موقعیت های فراغتی بهره ببرند. آموزش اوقات فراغت همچنین باعث می شود که ما از وقت و توانایی هایی خود آن گونه که خود می خواهیم و برایمان مطلوب است بهره برداری کنیم، یعنی به موقع به استراحت، تفریح، تأمل و کار کنیم و به خویشتن خود نزدیک شویم. موقعیت های فراغتی، تفریحی و بازی در جامعه پلی است جهت تکامل شهروندان و ارتقای سلامت جامعه. این پژوهش از روش تحلیلی توصیفی با مطالعه کتابخانه و استفاده از منابع موجود، درصدد بررسی نقش اوقات فراغت در پیشگیری از این معضل اطفال و نوجوانان است که نتایج این پژوهش ارتباط غنی سازی و برنامه ریزی اوقات فراغت در پیشگیری از بزهکاری اطفال و نوجوانان را نشان می دهد.
واژگان کلیدی: جرم، پیشگیری، اوقات فراغت، خانواده، اطفال و نوجوانان.
روابط افراد در جامعه بر نظم و قواعد خاصی استوار اسـت. در حقیقت، زندگی اجتماعی از طریق این قواعد یا هنجارهای اجتماعی تداوم مییابد. چنانچه افراد از قواعدی که بعضی از انواع رفتار را در وضعیتهایی به عنوان رفتار مناسب و برخی دیگر را به عنوان رفتار نامناسب تعریف میکنند، تبعیت نکنند، فعالیتهای آنها دستخوش هرج ومرج می شود. برعکس، پیروی آدمیان از هنجارهای اجتماعی به زندگی اجتماعی خصلتی منظم و قابل پیش بینی می بخشد، البته همیشه و همه کس با انتظارات اجتماعی همنوایی نمی کنند. وقتی که اعمال و رفتار افراد برخلاف هنجارها و انتظارات عمومی باشد، از آن تحت عنوان انحراف اجتماعی یاد می شود. البته انحراف اجتماعی به لحاظ زمان، مکان، مقام و… امری نسبی است. با وجود این، چنانچه رفتار فرد برخلاف ارزشها و هنجارهای مورد قبول اکثریت اعضای یک جامعه باشد، رفتاری انحرافی است، بدون اینکه چنین رفتاری الزاماً به قانونشکنی بینجامد. از دیدگاه جامعهشناسی انحرافات، انحراف اجتماعی به دو طبقة بزهکاری و جرم
قابل تقسیم است. گفتنی است که این طبقه بندی نه برحسب نوع و شدت رفتار انحرافی، بلکه بر اساس سن افراد در هنگام ارتکاب چنین اعمالی است. بنابراین، چنانچه رفتار انحرافی توسط بزرگسالان صورت گرفته باشد،آن را جرم مینامند و در صورتی که توسط اطفال و نوجوانان انجام شده باشد، به عنوان بزهکاری محسوب می شود(احمدی:1384، 8).
گسترش روزافزون رفتارهای انحرافی، مانند مصرف موادمخدر و مشروبات الکلی، تخریب اموال عمومی و خصوصی و اوباشگری بعد از مسابقات فوتبال، روابط نامشروع جنسی، فرار از خانه و مدرسه و اعمال خشونت آمیز در بین اطفال و نوجوانان موجب شد تا تبیین بزهکاری اینگونه افراد و کشف علل و عوامل مؤثر بر رفتار بزهکارانه آنان، در کانون توجه جامعه شناسی انحرافات قرار گیرد(زنگنه:1383، 107).
امروزه توسعه زندگی شهری، صنعتی، مهاجرت از نقاط مختلف به کلانشهرها و مراکز استانها، افزایش حاشیه نشینی، بیکاری، فقر، جوان بودن جمعیت کشور و… بستر مناسبی را برای ابتلا به انواع آسیب و انحراف اجتماعی، به ویژه برای نسل جوان جامعه، فراهم کرده است. بدون تردید توسعه و پیشرفت جوامع تا حد زیادی به نیروی انسانی سالم، متعهد، متخصص و جوان در آن جوامع بستگی دارد. اما یکی از عواملی که در نابودی نیروی انسانی، به ویژه جمعیت جوان و فعال جوامع سهم بسزایی دارد، پدیده بزهکاری نسل جوان است. اطفال و نوجوانان بزهکار، فرصتهای جبرانناپذیری را از حیث تحصیل و اشتغال از دست می دهند که این امر به سهم خود آثار و عواقب ناخوشایندی را برای زندگی آتی آنان به دنبال دارد. پدیده بزهکاری اطفال و نوجوانان باعث تباهی بسیاری از فرزندان و آیندهسازان جامعه میشود، هزینه های کلان و گزافی را بر جامعه تحمیل می کند، جامعه را از داشتن نیروی انسانی کارآمد، متخصص و متعهد محروم میسازد، امنیت جامعه را به مخاطره میاندازد و بالاخره مشروعیت نظام سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور را زیر سؤال میبرد. بنابراین، بزهکاری اطفال و نوجوانان یکی از مهمترین مسائل اجتماعی است که جامعه ما را به طور جدی تهدید می کند. هریک از موارد مذکور انگیزهای برای اقبال و اهتمام اهل قلم و اندیشه به مسئله گرایش نسل جوان به بزهکاری شده و ضرورت بررسی علمی آن را دوچندان ساخته است(صادقیفر:1389، 86).
گسترش شهرنشینی و همراه با آن رشد روزافزون ماشینی شدن به تدریج عرصه ای فرا روی انسان ها گشوده است که به اوقات فراغت موسوم گردید. در عصر حاضر فعالیت های اوقات فراغت از چنان اهمیتی برخوردار شده است که کارشناسان از آن به مثابه آیینه فرهنگ یاد می کنند. به این ترتیب اوقات فراغت از مساله ای صرفاً اجتماعی فراتر رفته و به مقوله ای چند بعدی بدل شده است که افزون بر جنبه های اجتماعی، دارای ابعاد اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، و حتی حقوقی نیز می باشد. اوقات فراغت معمولاً ناظر به کناره گیری از فعالیت های عادی روزمره وپرداختن به فعالیتی لذتبخش و مفرح توسط فرد است. اوقات فراغت از طریق کارکردهای متفاوت نقش مؤثری در ایجاد تعادل در زندگی افراد دارد. برای اوقات فراغت چهار کارکرد اصلی قائلند: استراحت و تجدید قوای روحی و جسمی، تفریح وسرگرمی، کسب اطلاعات و تکمیل معلومات و پرورش شکوفایی استعدادها و خلاقیت ها. تئوری های توسعه اجتماعی و دانش عامیانه هر دو اذعان بر این دارند که در رفتار فراغتی استمرار و پیوستگی وجود دارد و اینکه تجربه های جوانی، علیرغم تغییرات دائم در طول زندگی، بر انگارهای دوره بزرگسالی تأثیر می گذارد. اما در مقابل برخی، الگوهای اوقات فراغت را مانند سایر جنبه های رفتار انسانی در طول دوره های مختلف زندگی افزون بر استمرار، دچار تغییر نیز می دانند. از این منظر تمامی افراد به یک میزان از اوقات فراغت بهره نمیبرند و یا شکل گذران فراغت همه آحاد مردم یکسان نیست. گوناگونی های فراغتی که به طیف وسیعی از محدودیت ها و فرصت ها برای اوقات فراغت تبدیل می شود ناشی از عوامل مختلفی است و هر یک از این مؤلفه ها چگونگی گذاران فراغت را از فردی به فردی و یا از گروهی به گروهی دیگر متمایز می سازند. لذا جرم شناسی اوقات فراغت از جمله موضوعاتی است که مورد توجه جرم شناسان و متخصصان قرار گرفته و چگونگی کاهش مسئولیت کیفری از اولویت های جامعه امروزی بیان شده است(همدالی:1390، 11).
برای جلوگیری از آسیبهای فراوانی که اوقات فراغت در صورت عدم توجه به دنبال خواهد داشت، باید پیش از فرا رسیدن آن تصمیمات لازم اتخاذ شود و در این میان نقش والدین بسیار پر رنگ است. پدر و مادرها باید با برنامه ریزی برای اوقات فراغت فرزندانشان، شرایطی را مهیا کنند که اطفال و نوجوانان در تعطیلات تابستانی از برنامه های ورزشی، هنری و آموزشی مورد علاقه خود بهره ببرند و از این طریق از سقوط در ورطه بطالت رها شوند. گرایش به فعالیتهای مفید ورزشی، هنری و علمی باعث می شود که دیگر اطفال و نوجوانان به دلیل بیکاری دست به دامن خیابان گردی نشوند و از عواقب آن نیز مصون بمانند. لذا با توجه بیشتر والدین و مسئولین بر اهمیت اوقات فراغت می توان تهدید فراغت را تبدیل به فرصت کرد و در این مسیر آموزش و پرورش به عنوان متولی این امر باید خانواده ها را در پر کردن اوقات فراغت فرزندانشان به بهترین نحو یاری رساند. به هر رو موضوع اوقات فراغت مختص به فصل تابستان نیست و کلیه زمانهایی که اطفال و نوجوانان از مشغولیت های روزانه فارغ می شوند، در صورت بی توجهی می تواند به عنوان تهدیدی مطرح شود. بنابراین در کنار همه ارزشمندیها، اثرات حیات بخش و آفرینندگی هایی که از اوقات فراغت انتظار می رود، باید واقعیت ناخوشایندی را نیز مورد امعان نظر قرار داد. متأسفانه به دلایل متعدد، از جمله عدم ایجاد نگرش مثبت در اذهان دانش آموزان نسبت به اوقات فراغت، نبودن برنامه های آموزشی و توجیهی در حسن بهره وری از فرصتهای آزاد، به ویژه تعطیلات تابستانی و سرانجام بلاتکلیفی ها و بی برنامگی ها، بررسی ها و مطالعات انجام شده در ارتباط با بزهکاری کودکان و نوجوانان، حاکی از آن است که در غالب موارد، انحرافات اخلاقی و آسیب پذیریهای اجتماعی با اوقات فراغت دانش آموزان همبستگی دارد( صادقی فرد:1389، 86).
بدین معنا که همواره آغاز یا فزونی کژرویها و بزهکاریهای کودکان و نوجوانان در ایام فراغت، بخصوص در طول تعطیلات مدارس بوده است. این مسأله در نزد آن دسته از دانش آموزانی که از نظر هوشی پایین تر از حد متوسط بوده، از پیشرفت تحصیلی رضایت بخشی برخوردار نیستند و تجارب چندانی از موقعیتهای موفقیت آمیز و خوشایند ندارند، بیشتر مشاهده می شود. بدیهی است در این رهگذر فقر فرهنگی و فقدان انگیزه های رشد، مزید برعلت است. بنابراین با در نظر گرفتن حساسیت، اهمیت و نقش حیاتی اوقات فراغت، ضروری است با تهیه و تنظیم برنامه های جامع آموزشی از طریق همکاری مشترک اولیاء و مربیان و اتخاذ روشهای مناسب، ضمن توجیه دانش آموزان و ایجاد نگرش مثبت در آنها به ارزش و اثرات مثبت اوقات فراغت و برانگیختن رغبت و انگیزه در حسن بهره وری و بارورسازی این فرصتها، در زمینه پیشگیری از هر گونه آسیب پذیریها در ایام فراغت، تدابیر لازم را پیش بینی کرد.
در خصوص موضوع فوق با این عنوان در سایت های حقوقی معتبر مانند سایت ایران داک سیکا ساید(SID) و کتابخانه ملی جستجویی گستردهای انجام داده که در خصوص موضوع فوق با این عنوان هیچ گونه تحقیقی تا این لحظه معین نگردیده است ولی در خصوص موضوعات مشابه با این عنوان چندین تحقیقات صورت گرفته که به مختصر برخی از این موارد را بیان خواهیم کرد: